کتاب لغت

fa ‫منفی کردن 1‬   »   am ደስተኞች 1

‫64 [شصت و چهار]‬

‫منفی کردن 1‬

‫منفی کردن 1‬

64 [ስልሳ አራት]

64 [ስልሳ አራት]

ደስተኞች 1

tek’aranī 1

نحوه مشاهده ترجمه را انتخاب کنید:   
فارسی امهری بازی بیشتر
‫من این کلمه را نمی‌فهمم.‬ ቃሉ አልገባኝም። ቃሉ አልገባኝም። 1
t---a-a-ī 1 tek’aranī 1
‫من این جمله را نمی‌فهمم.‬ አረፍተ ነገሩ አልገባኝም። አረፍተ ነገሩ አልገባኝም። 1
t-k’--a-ī-1 tek’aranī 1
‫من معنی آن را نمی‌فهمم.‬ ትርጉሙ አልገባኝም። ትርጉሙ አልገባኝም። 1
k-a-u--l-ge-an--m-. k’alu āligebanyimi.
‫معلم‬ መምህሩ መምህሩ 1
k’al- āl--eba-y--i. k’alu āligebanyimi.
‫حرف معلم را می‌فهمید؟‬ መምህሩን ይረዱታል? መምህሩን ይረዱታል? 1
k-alu --ige-an-imi. k’alu āligebanyimi.
‫بله، من حرف او (مرد) را خوب می‌فهمم.‬ አዎ ፤ ጥሩ እረዳዋለው። አዎ ፤ ጥሩ እረዳዋለው። 1
āre---e------u -----banyimi. ārefite negeru āligebanyimi.
‫خانم معلم‬ መምህሯ መምህሯ 1
ā-efi-e -ege-u --ig-b-n-i-i. ārefite negeru āligebanyimi.
‫حرف خانم معلم را می‌فهمید؟‬ መምህሯን ይረዷታል? መምህሯን ይረዷታል? 1
ā-e-it--neg----ālig-ba-y--i. ārefite negeru āligebanyimi.
‫بله، حرف او (زن) را می‌فهمم.‬ አዎ ፤ ጥሩ እረዳታለው። አዎ ፤ ጥሩ እረዳታለው። 1
ti-ig-m- āli----n----. tirigumu āligebanyimi.
‫مردم‬ ህዝብ ህዝብ 1
ti-igu---ā-i--ban-i-i. tirigumu āligebanyimi.
‫حرفهای مردم را می‌فهمید؟‬ ህዝቡን ይረዱታል? ህዝቡን ይረዱታል? 1
ti-i---u--li-e-an-imi. tirigumu āligebanyimi.
‫نه، حرفهای آنها را زیاد خوب نمی‌فهمم.‬ አይ ፤እነሱን ጥሩ አልረዳቸውም። አይ ፤እነሱን ጥሩ አልረዳቸውም። 1
m----iru memihiru
‫دوست دختر‬ ሴት ጋደኛ ሴት ጋደኛ 1
m-m-h-ru memihiru
‫دوست دختر دارید؟‬ ሴት ጋደኛ አለዎት? ሴት ጋደኛ አለዎት? 1
memi---u memihiru
‫بله، دارم.‬ አዎ ፤ አለኝ። አዎ ፤ አለኝ። 1
m-----r-ni-y-----tali? memihiruni yiredutali?
‫دختر (فرزند)‬ ሴት ልጅ ሴት ልጅ 1
m-mihi---- --r----al-? memihiruni yiredutali?
‫شما دختر دارید؟‬ ሴት ልጅ አለዎት? ሴት ልጅ አለዎት? 1
me--h-r-n- y--e-u-a--? memihiruni yiredutali?
‫نه، ندارم.‬ አይ ፤ የለኝም። አይ ፤ የለኝም። 1
ā-------ir--i---a--lewi. āwo ; t’iru iredawalewi.

‫افراد نابینا کلام را بهتر آماده می کنند‬

‫نابینایان بهتر می شنوند.‬ ‫در نتیجه، می توانند در زندگی روزمره خود راحت تر حرکت کنند.‬ ‫اما افراد نابینا می توانند صحبت را نیز بهتر آماده کنند!‬ ‫تعداد زیادی از مطالعات علمی به این نتیجه رسیده است.‬ ‫محقّقان از افراد مورد آزمایش خواسته اند تا به مطالب ضبط شده کنند.‬ ‫پس از آن سرعت گفتار به طور قابل ملاحظه ای افزایش یافت.‬ ‫با وجود این، شرکت کنندگان نابینا مطالب ضبط شده را درک می کردند.‬ ‫بر عکس، افرادی که دارای قدرت بینائی بودند، به سختی می توانستند مطالب ضبط شده را درک کنند.‬ ‫سرعت صحبت کردن آنها بیش از حد بالا بود.‬ ‫آزمایش دیگری هم به نتایج مشابهی رسید.‬ ‫.افراد بینا و نابینای مورد آزمایش به جملات مختلفی گوش دادند‬ ‫بخشی از هر جمله تغییر داده شده بود.‬ ‫به جای آخرین کلمه یک کلمه بی معنی گذاشته شده بود.‬ ‫افراد مورد آزمایش می بایست این جملات را ارزیابی کنند.‬ ‫آنها می بایست جمللات معقول را از جملات بی معنی تشخیص دهند.‬ ‫زمانی که آنها مشغول کار بر روی جملات بودند، مغز آنها مورد تجزیه و تحلیل قرار می گرفت.‬ ‫محقّقان امواج خاصی از مغز را اندازه گیری کردند.‬ ‫به این ترتیب، آنها می توانند سرعت مغز را در حین کار اندازه گیری کنند.‬ ‫در مورد نابینایان مورد مطالعه، یک علامت خاص به سرعت ظاهر شد.‬ ‫این علامت نشان می دهد که یک جمله مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.‬ ‫در مورد افراد بینای تحت آزمایش، این علامت بسیار دیرتر ظاهر شد.‬ ‫این که چرا افراد نابینا گفتار را با کارائی بیشتری آماه می کنند هنوز شناخته نشده است.‬ ‫اما دانشمندان یک تئوری برای آن ارائه کرده اند.‬ ‫این دانشمندان معتقدند که مغز این افراد به شدّت از منطقه خاصی استفاده میکند.‬ ‫این همان منطقه ای است که افراد بینا محرّک های بصری را پردازش می کنند.‬ ‫در افراد نابینا از این منطقه برای دیدن استفاده نمی شود.‬ ‫ولی برای انجام کارهای دیگر آماده استد.‬ ‫به همین دلیل، افراد نابینا دارای ظرفیت بیشتری برای آماده کردن سخن دارند...‬