کتاب لغت

fa ‫گفتگوی کوتاه 3‬   »   ar ‫محادثة قصيرة ،رقم 3‬

‫22 [بیست و دو]‬

‫گفتگوی کوتاه 3‬

‫گفتگوی کوتاه 3‬

‫22 [اثنان وعشرون]‬

22 [athnan waeashruna]

‫محادثة قصيرة ،رقم 3‬

Muḥādatha qaṣīra, raqam 3

نحوه مشاهده ترجمه را انتخاب کنید:   
فارسی عربی بازی بیشتر
‫شما سیگار می‌کشید؟‬ ‫هل أنت تدخن؟ ‫هل أنت تدخن؟ 1
Hal an---t--a--k---? Hal anta tudakhkhin?
‫در گذشته، بله.‬ ‫كنت سابقاً أدخن. ‫كنت سابقاً أدخن. 1
Kuntu ---i--n---k-u-. Kuntu sābiqan adkhun.
‫اما حالا دیگر سیگار نمی‌کشم.‬ ولكن الآن لم أعد أدخن. ولكن الآن لم أعد أدخن. 1
W--āk-- a---n--a--aʿ-- -----n. Walākin al-ān lam aʿud adkhun.
‫اذیت می‌شوید اگر من سیگار بکشم؟‬ هل يزعجك أن أدخن؟ هل يزعجك أن أدخن؟ 1
Hal-yu--ij-ka -n--dk-u-? Hal yuzʿijuka an adkhun?
‫نه، مطلقاً نه.‬ ‫لا، على الإطلاق. ‫لا، على الإطلاق. 1
L----a-- -l-i---q. Lā, ʿalā al-iṭlāq.
‫من را ناراحت نمی‌کند.‬ ‫هذا لا يزعجني. ‫هذا لا يزعجني. 1
Hā-h---ā-yu---ju--. Hādhā lā yuzʿijunī.
‫شما چیزی می‌نوشید؟‬ هل تريد أن تشرب شيئا؟ هل تريد أن تشرب شيئا؟ 1
H-- --rīd--n---s-r-b---a---? Hal turīd an tashrab shayan?
‫یک گیلاس کنیاک؟‬ ‫قدحاً من الكونياك؟ ‫قدحاً من الكونياك؟ 1
Q---a--min-al-----ā-? Qadḥan min al-kunyāk?
‫نه، ترجیح می‌دهم آبجو بنوشم.‬ ‫لا، أفضل كأساً من البيرة. ‫لا، أفضل كأساً من البيرة. 1
L-,-a-ḍi- k--a---in----bī-a. Lā, afḍil kāsan min al-bīra.
‫شما زیاد مسافرت می‌کنید؟‬ هل تسافر كثيرا؟ هل تسافر كثيرا؟ 1
Hal tusāf---kathī--n? Hal tusāfir kathīran?
‫بله، البته اکثرا سفرهای کاری است.‬ ‫نعم، وغالباً ما تكون رحلات عمل. ‫نعم، وغالباً ما تكون رحلات عمل. 1
Na-am- w-----l-ban -- ------ri-alāt----a-. Naʿam, wa ghāliban mā takūn riḥalāt ʿamal.
‫اما حالا اینجا تعطیلاتمان را می‌گذرانیم.‬ ‫ولكن الآن نمضي الإجازة هنا. ‫ولكن الآن نمضي الإجازة هنا. 1
W----i- ---ān------ a--i-ā-a -u-ā. Walākin al-ān namḍī al-ijāza hunā.
‫اینجا چقدر گرم است.‬ ‫ما هذا الحر! ‫ما هذا الحر! 1
M--hād-------arr! Mā hādhā al-ḥarr!
‫بله امروز واقعاً خیلی گرم است.‬ ‫نعم، بالفعل اليوم حار جداً. ‫نعم، بالفعل اليوم حار جداً. 1
Na--m- --faʿ- -l----m-----ji--a-. Naʿam, bifaʿl al-yawm ḥār jiddan.
‫برویم روی بالکن.‬ ‫لنخرج إلى الشُرفة. ‫لنخرج إلى الشُرفة. 1
L-nk-ru- i-- ---shu--a. Lankhruj ilā al-shurfa.
‫فردا اینجا یک مهمانی برگزار می‌شود.‬ ‫غداً ستقام حفلة هنا. ‫غداً ستقام حفلة هنا. 1
Gh-dan ---uq-m -a--- ---ā. Ghadan satuqām ḥafla hunā.
‫شما هم می‌آیید؟‬ ‫هل ستأتي أيضا؟ ‫هل ستأتي أيضا؟ 1
H-l----a-t--a--a-? Hal sataʾtī ayḍan?
‫بله، ما هم دعوت شده ایم.‬ نعم، نحن مدعوون أيضاً. نعم، نحن مدعوون أيضاً. 1
Naʿam, n-ḥnu---d--wūn --ḍan. Naʿam, naḥnu madʿūwūn ayḍan.

‫زبان و نگارش‬

‫از زبان برای ارتباط بین افراد استفاده می شود.‬ ‫هنگامی که ما صحبت می کنیم، ما به بیان فکر و احساس خود می پردازیم.‬ ‫برای انجام این کار، ما همیشه قواعد زبان را رعایت نمی کنیم.‬ ‫ما از زبان خود، از زبان بومی خود استفاده می کنیم. ‬ ‫این موضوع در زبان نوشتاری متفاوت است.‬ ‫در اینجا، همه قواعد زبان ما نمایش داده می شود.‬ ‫نوشتن زبان را تبدیل به یک زبان واقعی می کند.‬ ‫نوشتن زبان را قابل مشاهده می کند.‬ ‫از طریق نوشتن، دانش هزاران سال به ما منتقل شده اند.‬ ‫به این دلیل نوشتن اساس هر فرهنگ پیچیده است.‬ ‫اولین شکل نوشتن در پیش از 5،000 سال پیش اختراع شده است.‬ ‫این خط میخی سومری ها بود.‬ ‫که در صفحه های خاک رس حک شده بود.‬ ‫این خط میخی برای سیصد سال مورد استفاده قرار گرفت.‬ ‫خط هیروگلیف مصریان باستان هم به همین اندازه دوام داشت.‬ ‫دانشمندان بی شماری به مطالعه آن پرداخته اند.‬ ‫هیروگلیف یک سیستم نوشتاری نسبتا پیچیده است.‬ ‫امّا، این خط احتمالا به یک دلیل بسیار ساده اختراع شده است.‬ ‫مصر در آن زمان یک پادشاهی گسترده با ساکنان بسیار بود.‬ ‫زندگی روزمره و از همه مهمتر نظام اقتصادی آن نیاز به سازماندهی داشت.‬ ‫مالیات و حسابداری هم نیاز به یک مدیریت کارآمد داشت.‬ ‫به این دلیل، مصریان باستان، علائم تصویری خود را ایجاد کردند.‬ ‫از سوی دیگر، سیستم های نوشتاری الفبائی، به زمان سومریان باز می گردد.‬ ‫هر سیستم نوشتاری خصوصیات افرادی که از آن استفاده می کرده اند را نشان می دهد.‬ ‫علاوه بر این، هر کشور نشان ویژگی های خود را از طریق نوشتن نشان می دهد.‬ ‫متاسفانه، هنر خطاطی در حال انقراض است.‬ ‫تکنولوژی مدرن استفاده از آن را تقریبا غیر ضروری ساخته است.‬ ‫بنابراین: تنها صحبت نکنند، به نوشتن هم ادامه بدهید!‬