کتاب لغت

fa ‫در بانک‬   »   mr बॅंकेत

‫60 [شصت]‬

‫در بانک‬

‫در بانک‬

६० [साठ]

60 [Sāṭha]

बॅंकेत

bĕṅkēta

نحوه مشاهده ترجمه را انتخاب کنید:   
فارسی مراتی بازی بیشتر
‫می‌خواهم حساب باز کنم.‬ मला एक खाते खोलायचे आहे. मला एक खाते खोलायचे आहे. 1
bĕ-kē-a bĕṅkēta
‫این پاسپورت من است.‬ हे माझे पारपत्र. हे माझे पारपत्र. 1
b-ṅkēta bĕṅkēta
‫و این آدرس من است.‬ आणि हा माझा पत्ता. आणि हा माझा पत्ता. 1
m-l--ē-----ā---khō----cē---ē. malā ēka khātē khōlāyacē āhē.
‫می‌خواهم پول به حسابم واریز کنم.‬ मला माझ्या खात्यात पैसे जमा करायचे आहेत. मला माझ्या खात्यात पैसे जमा करायचे आहेत. 1
m--- ēk------ē khōlā--c- -hē. malā ēka khātē khōlāyacē āhē.
‫می‌خواهم از حسابم پول برداشت کنم.‬ मला माझ्या खात्यातून पैसे काढायचे आहेत. मला माझ्या खात्यातून पैसे काढायचे आहेत. 1
malā-ēk--khā------l-y--- āh-. malā ēka khātē khōlāyacē āhē.
‫می‌خواهم موجودی حسابم را بگیرم.‬ मला माझ्या खात्याची माहिती घ्यायची आहे. मला माझ्या खात्याची माहिती घ्यायची आहे. 1
H- māj---p--a----a. Hē mājhē pārapatra.
‫می‌خواهم یک چک مسافرتی را نقد کنم.‬ मला प्रवासी धनादेश जमा करून रोख रक्कम घ्यायची आहे. मला प्रवासी धनादेश जमा करून रोख रक्कम घ्यायची आहे. 1
H-----hē-pārapatr-. Hē mājhē pārapatra.
‫مبلغ کارمزد چقدر است؟‬ शुल्क किती आहेत? शुल्क किती आहेत? 1
Hē māj---p-rap-t--. Hē mājhē pārapatra.
‫کجا را باید امضا کنم؟‬ मी सही कुठे करायची आहे? मी सही कुठे करायची आहे? 1
Āṇi hā ---hā-p-ttā. Āṇi hā mājhā pattā.
‫من منتظر یک حواله بانکی از آلمان هستم. मी जर्मनीहून पैसे हस्तंतरीत होण्याची अपेक्षा करत आहे. मी जर्मनीहून पैसे हस्तंतरीत होण्याची अपेक्षा करत आहे. 1
Ā-- hā-m-jhā------. Āṇi hā mājhā pattā.
‫این شماره حسابم است.‬ हा माझा खाते क्रमांक आहे. हा माझा खाते क्रमांक आहे. 1
Ā-- -ā --jh--pattā. Āṇi hā mājhā pattā.
‫پول رسیده است؟‬ पैसे आलेत का? पैसे आलेत का? 1
M----mājh-ā -h-----a-p-isē---m- kar--a---āhē-a. Malā mājhyā khātyāta paisē jamā karāyacē āhēta.
‫می‌خواهم این پول را به ارز دیگری تبدیل کنم.‬ मला पैसे बदलायचे आहेत. मला पैसे बदलायचे आहेत. 1
M-l- mājhy- -h-t---a-pa-------ā--a---a-ē -----. Malā mājhyā khātyāta paisē jamā karāyacē āhēta.
‫من دلار آمریکا لازم دارم.‬ मला अमेरिकी डॉलर पाहिजेत. मला अमेरिकी डॉलर पाहिजेत. 1
M-lā -ājh-- k----āt- -------am- k-r-ya-- -h---. Malā mājhyā khātyāta paisē jamā karāyacē āhēta.
‫لطفآ اسکناس های ریز به من بدهید.‬ कृपया मला लहान रकमेच्या नोटा देता का? कृपया मला लहान रकमेच्या नोटा देता का? 1
Mal--m---yā khā-yāt-n- pa--ē---ḍh--ac--āh--a. Malā mājhyā khātyātūna paisē kāḍhāyacē āhēta.
‫آیا اینجا دستگاه عابر بانک دارد؟‬ इथे कुठे एटीएम आहे का? इथे कुठे एटीएम आहे का? 1
M--ā-mā--y- kh-t-ā-ū----a--ē -ā-h--a-ē ā-ē-a. Malā mājhyā khātyātūna paisē kāḍhāyacē āhēta.
‫چقدر پول می‌شود برداشت کرد؟‬ जास्तीत् जास्त किती रक्कम काढू शकतो? जास्तीत् जास्त किती रक्कम काढू शकतो? 1
M-lā----hyā kh--yāt--a -ais----ḍh-yacē--h-ta. Malā mājhyā khātyātūna paisē kāḍhāyacē āhēta.
‫از چه کارت های اعتباری می‌شود استفاده کرد؟‬ कोणते क्रेडीट कार्ड वापरू शकतो? कोणते क्रेडीट कार्ड वापरू शकतो? 1
M-lā-m-j-y- --ātyāc- -āh------yā-ac- ā--. Malā mājhyā khātyācī māhitī ghyāyacī āhē.

‫آیا یک دستور زبان جهانی وجود دارد؟‬

‫هنگامی که یک زبان را یاد می گیریم، دستور زبان آن را هم می آموزیم.‬ ‫امّا، وقتی که کودکان زبان مادری خود را می آموزند، این کار به طور خودکار اتّفاق می افتد.‬ ‫آنها متوجّه نیستند که مغزشان در حال یادگیری قواعد مختلف است.‬ ‫با وجود این، انها زبان مادری خود را از ابتدا به درستی می آموزند.‬ ‫با توجه به این که زبان های بسیاری وجود دارند، دستور زبان های گوناگونی هموجود دارد.‬ ‫امّا، آیا یک دستور زبان جهانی هم وجود دارد؟‬ ‫دانشمندان مدتهاست که در حال مطالعه بر روی این موضوع هستند.‬ ‫مطالعات جدید می توانند به این پرسش پاسخ دهند.‬ ‫زیرا محقّقان مغز به کشف جالبی نائل شده اند.‬ ‫آنها از افراد تحت آزمایش خواسته اند تا قواعد دستور زبان را مطالعه کنند.‬ ‫این افراد دانش آموزان مدارس زبان بودند.‬ ‫آنها در رشته زبان ژاپنی یا ایتالیایی تحصیل می کردند.‬ ‫نیمی از قواعد دستور زبان کاملا ساختگی بود.‬ ‫امّا، افراد مورد آزمایش از آن اطلاع نداشتند.‬ ‫پس از پایان مطالعه، جملاتی در اختیار دانش آموزان قرار گرفت.‬ ‫آنها می بایست درستی یا نادرستی جملات را ارزیابی کنند.‬ ‫زمانی که آنها بر روی این جملات کار می کردند، مغزشان مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.‬ ‫بدین معنی که، محقّقان فعّالیت مغز آنها را اندازه گیری می کردند.‬ ‫به این ترتیب آنها توانستند چگونگی واکنش مغز به جملات را بررسی کنند.‬ ‫و به نظر می رسد که مغز ما، دستور زبان را می شناسد!‬ ‫در هنگام سخن گفتن، مناطق خاصی از مغز فعّال هستند.‬ ‫مرکز بروکا یکی از آنها است.‬ ‫این مرکز در سمت چپ مغز واقع شده است.‬ ‫هنگامی که دانش آموزان با قواعد دستور زبان واقعی مواجه شدند، این قسمت بسیار فعاّل بود.‬ ‫از سوی دیگر، هنگام روبرو شدن با قوانین ساختگی، این فعّالیت ها به طور قابل ملاحظه ای کاهش یافت.‬ ‫پس می توان نتیجه گرفت که تمام سیستم های دستور زبان بر یک اساس قرار دارند.‬ ‫و همه آنها باید این اصول را دنبال کنند.‬ ‫و این اصول در ما ذاتی خواهد بود ...‬