کتاب لغت

fa ‫جملات وابسته با "که" 2‬   »   ja 副文2

‫92 [نود و دو]‬

‫جملات وابسته با "که" 2‬

‫جملات وابسته با "که" 2‬

92 [九十二]

92 [Kyūjūni]

副文2

fukubun 2

نحوه مشاهده ترجمه را انتخاب کنید:   
فارسی ژاپنی بازی بیشتر
‫اینکه خروپف می‌کنی ازیتم (ناراحتم) می‌كند.‬ あなたの いびきが 頭に 来る 。 あなたの いびきが 頭に 来る 。 1
fuk-b-n-2 fukubun 2
‫اینکه اینقدر آبجو می‌نوشی ازیتم (ناراحتم) می‌كند.‬ あなたが そんなに たくさん ビールを 飲むので 腹が 立つ 。 あなたが そんなに たくさん ビールを 飲むので 腹が 立つ 。 1
fuku--n 2 fukubun 2
‫اینکه اینقدر دیر می‌آیی ازیتم (ناراحتم) می‌كند.‬ あなたが 遅くに 来るので 腹が 立つ 。 あなたが 遅くに 来るので 腹が 立つ 。 1
a-----n----i-i-ga--ta-- -i k--u. anata no ibiki ga atama ni kuru.
‫من فکر می‌کنم که او احتیاج به پزشک دارد.‬ 彼には 医者が 必要だと 思います 。 彼には 医者が 必要だと 思います 。 1
anata -o ib--- ga-at--- ni-k-ru. anata no ibiki ga atama ni kuru.
‫من فکر می‌کنم که او مریض است.‬ 彼は 病気だと 思います 。 彼は 病気だと 思います 。 1
an--a--- ib-ki-g- a---- n- ku-u. anata no ibiki ga atama ni kuru.
‫من فکر می‌کنم که او الان خوابیده است.‬ 彼は 今 寝ていると 思います 。 彼は 今 寝ていると 思います 。 1
an--- -a so-'-a-i -a-u----bīru---no------ ---ag---t-u. anata ga son'nani takusan bīru o nomunode haragatatsu.
‫امیدواریم که او (مرد) با دختر ما ازدواج کند.‬ 彼が 私達の 娘と 結婚して くれることを 願って います 。 彼が 私達の 娘と 結婚して くれることを 願って います 。 1
an--- -- oso-- ni --ru--ode---ragata---. anata ga osoku ni kuru node haragatatsu.
‫امیدواریم که او (مرد) پول زیادی داشته باشد.‬ 彼が お金持ちで あることを 願って います 。 彼が お金持ちで あることを 願って います 。 1
an-t---a-o-o-u ---ku---nod---a--g-t----. anata ga osoku ni kuru node haragatatsu.
‫امیدواریم که او (مرد) میلیونر باشد.‬ 彼が 百万長者で あることを 願って います 。 彼が 百万長者で あることを 願って います 。 1
ana-- -- ---k---i -u-u--ode haraga-a---. anata ga osoku ni kuru node haragatatsu.
‫من شنیده ام که همسرت تصادف کرده است.‬ あなたの 奥さんが 事故に 遭ったって 聞きました 。 あなたの 奥さんが 事故に 遭ったって 聞きました 。 1
k-------wa-ish- -a hits----- t- ----ma--. kare ni wa isha ga hitsuyōda to omoimasu.
‫من شنیده ام که او در بیمارستان بستری است.‬ 彼女は 病院に 居るって 聞きました 。 彼女は 病院に 居るって 聞きました 。 1
ka---n- -----h- g--h--s---da t---m----su. kare ni wa isha ga hitsuyōda to omoimasu.
‫من شنیده ام که خودروی تو کاملا داغان شده است.‬ あなたの 車は 完全に 壊れたって 聞きました 。 あなたの 車は 完全に 壊れたって 聞きました 。 1
k-----i-wa ---a-ga ----uyō-a--o-o----as-. kare ni wa isha ga hitsuyōda to omoimasu.
‫خوشحالم که آمدید.‬ あなたが 来てくれて 嬉しい です 。 あなたが 来てくれて 嬉しい です 。 1
ka-- -----ōk-d--to o-o-----. kare wa byōkida to omoimasu.
‫خوشحالم که علاقمندید.‬ あなたが 興味を 持って くれて 嬉しい です 。 あなたが 興味を 持って くれて 嬉しい です 。 1
ka-- wa byōkid-------o--asu. kare wa byōkida to omoimasu.
‫خوشحالم که می‌خواهید خانه را بخرید.‬ あなたが 家を 購入予定 なので 嬉しい です 。 あなたが 家を 購入予定 なので 嬉しい です 。 1
k-re--a-b---i-a-t- o---mas-. kare wa byōkida to omoimasu.
‫می‌ترسم که آخرین اتوبوس رفته باشد.‬ 最終バスが 行ってしまった かもしれない 。 最終バスが 行ってしまった かもしれない 。 1
k--e wa-i-a-n-te--r- -o omoim-su. kare wa ima nete iru to omoimasu.
‫می‌ترسم که مجبور شویم با تاکسی برویم.‬ タクシーを 呼ばなくては いけない かもしれない 。 タクシーを 呼ばなくては いけない かもしれない 。 1
kar- w--im- ---e i-- to--mo-----. kare wa ima nete iru to omoimasu.
‫می‌ترسم که پول همراه نداشته باشم.‬ お金の 持ちあわせが ない かもしれない 。 お金の 持ちあわせが ない かもしれない 。 1
k--e-w--i-a-ne-- --- -- -mo-masu. kare wa ima nete iru to omoimasu.

‫از حرکات به گفتار‬

‫وقتی که ما صحبت می کنیم و یا گوش می کنیم، مغز ما کارهای زیادی را باید انجام دهد.‬ ‫مغز باید علامات زبانی را پردازش کند.‬ ‫حرکات و نمادها علامت های زبانی هستند.‬ ‫آنها حتی قبل از این که انسان صحبت کند وجود داشته اند.‬ ‫برخی از نمادها در تمام فرهنگ ها قابل درک هستند.‬ ‫سایر نمادها را باید آموخت.‬ ‫تنها با نگاه کردن نمی توان آنها را درک کرد.‬ ‫حرکات و اشارات و نمادها مانند گفتار پردازش می شوند.‬ ‫و در همان منطقه از مغز پردازش می شوند!‬ ‫یک مطالعه جدید این موضوع را ثابت کرده است.‬ ‫محقّقان این موضوع را بر روی چندین نفر آزمایش کرده اند.‬ ‫این افراد تحت ازمایش می بایست کلیپ های ویدئوی مختلفی را مشاهده کنند.‬ ‫و در حین تماشای کلیپ ها، فعّالیت مغز آنها اندازه گیری می شد.‬ ‫در یک گروه، کلیپ ها چیزهای مختلفی را نشان می دادند.‬ ‫این مطالب از طریق حرکات، نمادها و گفتار منتقل می شد.‬ ‫گروه دیگر کلیپ های ویدئویی مختلف دیگری را تماشا می کرد.‬ ‫این فیلم ها، کلیپ های بی معنی بود.‬ ‫گفتار، حرکات و اشارات و نمادهائی وجود نداشتند.‬ ‫آنها دارای هیچ معنی نبودند.‬ ‫محقّقان در بررسی خود دیدند که چه چیزی در کجا پردازش می شود.‬ ‫آنها می توانند فعّالیت مغز افراد تحت آزمایش را با هم مقایسه کنند.‬ ‫هر چیز که دارای مفهوم بود در همان منطقه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.‬ ‫نتایج حاصل از این آزمایش بسیار جالب است.‬ ‫آنها نشان می دهند که چگونه مغز ما زبان را در طول زمان آموخته است.‬ ‫در ابتدا انسان با حرکات و اشارات ارتباط برقرار می کرده است.‬ ‫بعدها او زبان را اختراع کرد.‬ ‫بنابراین، مغز می بایست پردازش گفتار را نیز مانند حرکات بیاموزد.‬ ‫و بدیهی است که نسخه قبلی را به روز کرده است.‬