کتاب لغت

fa ‫باید کاری را انجام دادن‬   »   ja 何かをしなければならない

‫72 [هفتادودو]‬

‫باید کاری را انجام دادن‬

‫باید کاری را انجام دادن‬

72 [七十二]

72 [Shichijūni]

何かをしなければならない

nanika o shinakereba naranai

نحوه مشاهده ترجمه را انتخاب کنید:   
فارسی ژاپنی بازی بیشتر
‫بایستن‬ 必然/必要 必然/必要 1
na---a-- shina-ere-a---ra--i nanika o shinakereba naranai
‫من باید نامه را بفرستم.‬ 手紙を 発送 しなければ ならない 。 手紙を 発送 しなければ ならない 。 1
nan--a---s--na--r--- n----ai nanika o shinakereba naranai
‫من باید پول هتل را پرداخت کنم.‬ ホテルの 支払いを しなければ ならない 。 ホテルの 支払いを しなければ ならない 。 1
hits-zen/----suyō hitsuzen/ hitsuyō
‫تو باید زود از خواب بلند شوی.‬ あなたは 早起き しなければ ならない 。 あなたは 早起き しなければ ならない 。 1
h----zen-----suyō hitsuzen/ hitsuyō
‫تو باید خیلی کار کنی.‬ あなたは たくさん 働かなければ ならない 。 あなたは たくさん 働かなければ ならない 。 1
hi-s---n- --ts-yō hitsuzen/ hitsuyō
‫تو باید وقت شناس باشی.‬ あなたは 時間を 守らなければ ならない 。 あなたは 時間を 守らなければ ならない 。 1
te---- - -a--ō-s---a-e-eb- --r----. tegami o hassō shinakereba naranai.
‫او باید بنزین بزند (در باک بنزین بریزد).‬ 彼は ガソリンを 入れなければ ならない 。 彼は ガソリンを 入れなければ ならない 。 1
t-g----o h-s-ō --i--k----a-na--na-. tegami o hassō shinakereba naranai.
‫او باید ماشین را تعمیر کند.‬ 彼は 車を 修理 しなければ ならない 。 彼は 車を 修理 しなければ ならない 。 1
te---i - h-s-ō--hinaker------ran--. tegami o hassō shinakereba naranai.
‫او باید ماشین را بشوید.‬ 彼は 洗車を しなければ ならない 。 彼は 洗車を しなければ ならない 。 1
h-t--u-no-s-i--r---- -hi-ak-re-- -ar-na-. hoteru no shiharai o shinakereba naranai.
‫او (مونث) باید خرید کند.‬ 彼女は 買い物に 行かなければ ならない 。 彼女は 買い物に 行かなければ ならない 。 1
hote-u no --ih--a- o -hi--kere-- n-ra--i. hoteru no shiharai o shinakereba naranai.
‫او (مونث) باید آپارتمان را تمیز کند.‬ 彼女は アパートを 掃除 しなければ ならない 。 彼女は アパートを 掃除 しなければ ならない 。 1
ho---- n- s---a--- o s--na-e-eb- -a----i. hoteru no shiharai o shinakereba naranai.
‫او (مونث) باید لباسها را بشوید.‬ 彼女は 洗濯物を 洗濯 しなければ ならない 。 彼女は 洗濯物を 洗濯 しなければ ならない 。 1
a-ata-wa-ha-a-k- --in--e-e-a ---a-a-. anata wa hayaoki shinakereba naranai.
‫ما باید چند لحظه ی دیگر به مدرسه برویم.‬ 私達は もう 学校に 行かなければ ならない 。 私達は もう 学校に 行かなければ ならない 。 1
anata -a---yaoki-----ak-re---nar-n--. anata wa hayaoki shinakereba naranai.
‫ما باید چند لحظه ی دیگر سر کار برویم.‬ 私達は もう 仕事に 行かなければ ならない 。 私達は もう 仕事に 行かなければ ならない 。 1
a--ta -- --yao-i-s---a--r-b----ra-ai. anata wa hayaoki shinakereba naranai.
‫ما باید چند لحظه ی دیگر پیش دکتر برویم.‬ 私達は もう 医者に 行かなければ ならない 。 私達は もう 医者に 行かなければ ならない 。 1
anata -- -a--san ha-arakan--ere---na-anai. anata wa takusan hatarakanakereba naranai.
‫شما باید منتظر اتوبوس باشید.‬ あなた達は バスを 待たなければ いけない 。 あなた達は バスを 待たなければ いけない 。 1
an--a ----ak---n -a--r-k-n--ereb---ara---. anata wa takusan hatarakanakereba naranai.
‫شما باید منتظر قطار باشید.‬ あなた達は 列車を 待たなければ いけない 。 あなた達は 列車を 待たなければ いけない 。 1
a--t- -a -akusan--a-a-a-ana-er-ba-nara-ai. anata wa takusan hatarakanakereba naranai.
‫شما باید منتظر تاکسی باشید.‬ あなた達は タクシーを 待たなければ いけない 。 あなた達は タクシーを 待たなければ いけない 。 1
ana-- -a-------- -----an-ke--b- nar--a-. anata wa jikan o mamoranakereba naranai.

‫چرا زبان های مختلف زیادی وجود داردند؟‬

‫امروزه بیش از 6،000 زبان مختلف در سراسر جهان وجود دارد.‬ ‫به این دلیل ما نیاز به مترجم و مترجم شفاهی داریم.‬ ‫در زمان های بسیار قدیم، همه به یک زبان صحبت می کردند.‬ ‫زمانی که مردم شروع به مهاجرت کردند، این وضعیت تغییر کرد.‬ ‫آنها میهن آفریقایی خود را ترک کردند و در سراسر جهان پراکنده شدند.‬ ‫این جدایی جغرافیائی باعث جدایی زبانی گردید.‬ ‫زیرا هر قومی برای خود یک نوع وسیله ارتباطی بوجود آورد.‬ ‫بسیاری از زبان های مختلف تکامل یافته زبان های اولیّه هستند.‬ ‫اما انسان هیچوقت برای مدّت طولانی در یک محل نماند.‬ ‫در نتیجه زبانها به طور فزاینده ای از یکدیگر جدا شدند.‬ ‫دیگر در این مسیر نمی توان ریشه مشترکی را یافت.‬ ‫بعلاوه، هیچ قومی برای هزاران سال در انزوا زندگی نکرده است.‬ ‫و همیشه با مردمان دیگر در تماس بوده اند.‬ ‫و این امر زبان را تغییر داد.‬ ‫آنها عناصری را از زبان های خارجی گرفتند یا در آن ادغام شدند.‬ ‫به این دلیل، پیشرفت زبان هرگز متوقف نشد.‬ ‫بنابراین، مهاجرت و تماس با مردم با یکدیگر دلیل تنوّع زبانهاست.‬ ‫اما، سئوال دیگر این است که چرا این تعداد زبان های مختلف وجود دارد.‬ ‫هر تحوّلی برای خود مقررات خاصی دارد.‬ ‫بنابراین باید دلیلی برای این که چرا زبان ها این گونه هستند وجود داشته باشد.‬ ‫به این دلایل دانشمندان سال ها به این مسئله علاقمند بوده اند.‬ ‫آنها مایلند بدانند که چرا زبان ها به صورت های مختلف تکامل پیدا کرده اند.‬ ‫برای تحقیق در این مورد باید به تاریخ زبان مراجعه کرد.‬ ‫سپس می توان تشخیص داد که چه چیزی و در چه زمانی تغییر کرده است.‬ ‫هنوز معلوم نیست که چه عاملی در تکامل زبانها مؤثر بوده است.‬ ‫به نظر می رسد که عوامل فرهنگی مهم تر از عوامل بیولوژیکی هستند.‬ ‫بدین ترتیب، تاریخ مردم مختلف زبان آنها راشکل داده است.‬ ‫مسلما، زبان بیش از آنچه ما می دانیم به ما می گوید...‬