کتاب لغت

fa ‫اعضای بدن‬   »   ko 신체부위

‫58 [پنجاه و هشت]‬

‫اعضای بدن‬

‫اعضای بدن‬

58 [쉰여덟]

58 [swin-yeodeolb]

신체부위

sinchebuwi

نحوه مشاهده ترجمه را انتخاب کنید:   
فارسی زبان کره‌ای بازی بیشتر
‫من یک مرد می‌کشم.‬ 저는 남자를 그려요. 저는 남자를 그려요. 1
s-nc---u-i sinchebuwi
‫اول سر‬ 먼저 머리를 그려요. 먼저 머리를 그려요. 1
si-c-eb--i sinchebuwi
‫این مرد یک کلاه بر سر دارد.‬ 남자는 모자를 쓰고 있어요. 남자는 모자를 쓰고 있어요. 1
je--e-- ----a---l g--l-eo-o. jeoneun namjaleul geulyeoyo.
‫موها را نمی‌بینید.‬ 머리카락은 보이지 않아요. 머리카락은 보이지 않아요. 1
j-o---n --mj--e----eu-ye---. jeoneun namjaleul geulyeoyo.
‫گوشها را هم نمی‌بینید.‬ 귀도 보이지 않아요. 귀도 보이지 않아요. 1
je--eu- na-j-l--l g----eo--. jeoneun namjaleul geulyeoyo.
‫کمر را هم نمی‌بینید.‬ 등도 보이지 않아요. 등도 보이지 않아요. 1
m-o--e- m-ol---u--g--l-e---. meonjeo meolileul geulyeoyo.
‫من چشم ها و دهان را می‌کشم.‬ 저는 눈과 입을 그려요. 저는 눈과 입을 그려요. 1
me-------eol-l--l-geul--oyo. meonjeo meolileul geulyeoyo.
‫آن مرد می‌رقصد و می‌خندد.‬ 남자는 춤추며 웃어요. 남자는 춤추며 웃어요. 1
meo--e- --ol--e-l-g-ulye-yo. meonjeo meolileul geulyeoyo.
‫آن مرد بینی درازی دارد.‬ 남자는 긴 코가 있어요. 남자는 긴 코가 있어요. 1
n-mja--un-m---l--- -----o i---e-yo. namjaneun mojaleul sseugo iss-eoyo.
‫او یک عصا در دستهایش دارد.‬ 그는 손에 지팡이를 들고 있어요. 그는 손에 지팡이를 들고 있어요. 1
n-mj----n-mojaleu-------o is---oyo. namjaneun mojaleul sseugo iss-eoyo.
‫او یک شال گردن هم دور گردنش دارد.‬ 그는 또한 목에 목도리를 두르고 있어요. 그는 또한 목에 목도리를 두르고 있어요. 1
na-jan--n moj---ul--se-go iss-----. namjaneun mojaleul sseugo iss-eoyo.
‫زمستان است و هوا سرد است.‬ 겨울이고 추워요. 겨울이고 추워요. 1
m-olik--ag-eun---iji anh--yo. meolikalag-eun boiji anh-ayo.
‫بازوها قوی هستند.‬ 팔이 튼튼해요. 팔이 튼튼해요. 1
m-----a--g--un---ij--a-h-ayo. meolikalag-eun boiji anh-ayo.
‫پاها هم قوی هستند.‬ 다리도 튼튼해요. 다리도 튼튼해요. 1
meo--k-lag--u- b---i anh--y-. meolikalag-eun boiji anh-ayo.
‫این مرد از برف درست شده است.‬ 남자는 눈으로 만들어졌어요. 남자는 눈으로 만들어졌어요. 1
g-ido b---i -n-----. gwido boiji anh-ayo.
‫او شلوار یا پالتو نپوشیده است.‬ 그는 바지도, 외투도 입지 않고 있어요. 그는 바지도, 외투도 입지 않고 있어요. 1
g--do-b---i-----ay-. gwido boiji anh-ayo.
‫اما سردش نیست (نمی‌لرزد).‬ 하지만 남자는 춥지 않아요. 하지만 남자는 춥지 않아요. 1
g-id- b---- -n---yo. gwido boiji anh-ayo.
‫او یک آدم برفی است.‬ 그는 눈사람이에요. 그는 눈사람이에요. 1
deu--d- bo--i-a-h-a--. deungdo boiji anh-ayo.

‫زبان نیاکان ما‬

‫زبان های مدرن را می توان توسّط زبان شناسان تجزیه و تحلیل کرد.‬ ‫از روش های مختلفی برای انجام این کار استفاده می شود.‬ ‫اما مردم در هزاران سال پیش چگونه صحبت می کردند؟‬ ‫پاسخ به این سئوال بسیار مشکل تر است.‬ ‫با وجود این، دانشمندان سالها در این مورد مشغول به تحقیق بوده اند.‬ ‫آنها می خواهند کشف کنند که مردم در زمان های قدیم چگونه سخن می گفته اند.‬ ‫بدین منظور، آنها در تلاش برای بازسازی اشکال مکالمه در دوران گذشته هستند.‬ ‫دانشمندان آمریکایی کشف جالبی کرده اند.‬ ‫آنها بیش از 2000 زبان را تجزیه و تحلیل کردند.‬ ‫آنها خصوصا ساختار جلمه را در این زبان ها را مورد تجزیه و تحلیل قرار دادند.‬ ‫نتایج حاصل از مطالعه آنها بسیار جالب است.‬ ‫ساختار جمله حدود نیمی از این زبانها ساختار S-O-S (فاعل-مفعول-فعل) است.‬ ‫بدین معنی که، ترتیب جمله فاعل، مفعول و فعل است.‬ ‫بیش از 700 زبان مختلف از الگوی، فاعل-فعل-مفعول، استفاده می کنند.‬ ‫و حدود 160 زبان بر اساس سیستم، فعل-فاعل-مفعول، عمل می کنند.‬ ‫و تنها حدود 40 زبان از الگوی فعل-مفعول-فاعل، استفاده می کنند.‬ ‫حدود 120 زبان دیگر ترکیب های دیگر هستند.‬ ‫از سوی دیگر، الگوهای مفعول-فاعل-فعل و مفعول-فعل-فاعل مشخصا نادر هستند.‬ ‫اکثر زبان هائیکه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند از اصل فاعل-مفعول-فعل استفاده می کنند.‬ ‫فارسی، ژاپنی و ترکی از این نمونه است.‬ ‫اکثر زبان های زنده از الگوی فاعل-فعل-مفعول تبعیّت می کنند.‬ ‫این ساختار جمله، امروز در غالب خانواده زبان های هند و اروپایی وجود دارد.‬ ‫محقّقان بر این باورند که در این زبانها قبلا از الگوی فاعل-مفعول-فعل استفاده می شده است.‬ ‫تمام زبان ها بر پایه این سیستم عمل می کنند.‬ ‫اما پس از آن زبان ها شاخه شاخه شدند.‬ ‫ما هنوز نمی دانیم چه زمانی این اتفّاق افتاده است.‬ ‫به هر حال، تنوع در ساختار جمله باید دلیلی داشته باشد.‬ ‫زیرا در تکامل، تنها آنچه مزیت دارد غالب می شود ...‬