کتاب لغت

fa ‫در فروشگاه‬   »   zh 在百货商店

‫52 [پنجاه و دو]‬

‫در فروشگاه‬

‫در فروشگاه‬

52[五十二]

52 [Wǔshí'èr]

在百货商店

zài bǎihuò shāngdiàn

نحوه مشاهده ترجمه را انتخاب کنید:   
فارسی زبان چینی بازی بیشتر
‫برویم به یک فروشگاه؟‬ 我们 去 百货商店 吗 ? 我们 去 百货商店 吗 ? 1
zà- ------ shā-gdi-n zài bǎihuò shāngdiàn
‫من باید خریدهایم را انجام دهم.‬ 我 必须 去 购物 。 我 必须 去 购物 。 1
zà- bǎ-h-----ā-gd--n zài bǎihuò shāngdiàn
‫من می‌خواهم خیلی خرید کنم.‬ 我 要 买 很多 东西 。 我 要 买 很多 东西 。 1
wǒmen--ù b-ih-ò--hān-d-àn--a? wǒmen qù bǎihuò shāngdiàn ma?
‫قسمت ‫لوازم اداری کجا است؟‬ 办公用品 在 哪里 ? 办公用品 在 哪里 ? 1
wǒm-n-----ǎ-huò sh-n--i-n --? wǒmen qù bǎihuò shāngdiàn ma?
‫من پاکت نامه و کاغذ نامه لازم دارم.‬ 我 需要 信封 和 信纸 。 我 需要 信封 和 信纸 。 1
w------ù ----u---h-----àn ma? wǒmen qù bǎihuò shāngdiàn ma?
‫من چند تا خودکار و ماژیک لازم دارم.‬ 我 需要 圆珠笔 和 彩色笔 。 我 需要 圆珠笔 和 彩色笔 。 1
Wǒ b--ū--ù --uwù. Wǒ bìxū qù gòuwù.
‫قسمت ‫مبل ها کجاست؟‬ 家具 在 哪里 ? 家具 在 哪里 ? 1
W- ---ū q- g----. Wǒ bìxū qù gòuwù.
‫من یک قفسه و یک دراور لازم دارم.‬ 我 需要 一个 柜子 和 一个 抽屉柜 。 我 需要 一个 柜子 和 一个 抽屉柜 。 1
Wǒ----ū -ù-g-uw-. Wǒ bìxū qù gòuwù.
‫من یک میز تحریر و یک قفسه ی کتاب لازم دارم.‬ 我 需要 一个 写字台 和 一个 书架 。 我 需要 一个 写字台 和 一个 书架 。 1
Wǒ-y-o--- ---d-ō dō-g-ī. Wǒ yāomǎi hěnduō dōngxī.
‫قسمت ‫اسباب بازیها کجاست؟‬ 玩具 在哪 ? 玩具 在哪 ? 1
W- yā-----h-nd-ō ---g-ī. Wǒ yāomǎi hěnduō dōngxī.
‫من یک عروسک و یک خرس پارچه ای لازم دارم.‬ 我 需要 一个 洋娃娃 和 一个 玩具熊 。 我 需要 一个 洋娃娃 和 一个 玩具熊 。 1
Wǒ -ā-m-i --n-u---ōng-ī. Wǒ yāomǎi hěnduō dōngxī.
‫من یک توپ فوتبال و یک تخته شطرنج لازم دارم.‬ 我 需要 一个 足球 和 一个 国际象棋 。 我 需要 一个 足球 和 一个 国际象棋 。 1
B--g--- -òng--n -à--nǎ--? Bàngōng yòngpǐn zài nǎlǐ?
‫قسمت ‫ابزارآلات کجا است؟‬ 工具 在 哪 ? 工具 在 哪 ? 1
Bàng-ng--òng-ǐn z-i--ǎ-ǐ? Bàngōng yòngpǐn zài nǎlǐ?
‫من یک چکش و یک انبردست لازم دارم.‬ 我 需要 一个 锤子 和 一个 钳子 。 我 需要 一个 锤子 和 一个 钳子 。 1
B---ō----òn---n---i nǎlǐ? Bàngōng yòngpǐn zài nǎlǐ?
‫من یک دریل و یک آچار پیچ گوشتی لازم دارم.‬ 我 需要 一个 钻头 和 螺丝刀 。 我 需要 一个 钻头 和 螺丝刀 。 1
Wǒ-xūyào-xìnfēn--hé-xì-zh-. Wǒ xūyào xìnfēng hé xìnzhǐ.
‫قسمت جواهرات کجاست؟‬ 首饰品 在 哪里 ? 首饰品 在 哪里 ? 1
W- xūyà------ē-g -- --n---. Wǒ xūyào xìnfēng hé xìnzhǐ.
‫من یک گردن بند و یک دست بند لازم دارم.‬ 我 需要 一条 项链 和 一个 手镯 。 我 需要 一条 项链 和 一个 手镯 。 1
W----yà--x-n--ng--- -ìnzhǐ. Wǒ xūyào xìnfēng hé xìnzhǐ.
‫من یک حلقه و گوشواره لازم دارم.‬ 我 需要一个 戒指 和 耳环 我 需要一个 戒指 和 耳环 1
W- yà--xū yuán--ūb--h----i-- -ǐ. Wǒ yào xū yuánzhūbǐ hé cǎisè bǐ.

‫استعداد زبانی زنان بیشتر از مردان است!‬

‫زنان هم به اندازه مردان باهوش هستند.‬ ‫آنها به طور متوسّط دارای همان ضریب هوشی مردان هستند.‬ ‫امّا، شایستگی های جنسیتی آنها متفاوت است.‬ ‫به عنوان مثال، مردان بهتر سه بعدی فکر می کنند.‬ ‫آنها همچنین مسائل ریاضی را بهتر حل میکنند.‬ ‫زنان، از سوی دیگر، از حافظه بهتری برخوردارند.‬ ‫و در زبان استاد تر هستند.‬ ‫زنان اشتباهات کمتری در املاء و دستور زبان دارند.‬ ‫آنها همچنین دارای فرهنگ لغت بزرگتری هستند، و روان تر می خوانند.‬ ‫بنابراین، آنها معمولا نتایج بهتری در آزمون زبان کسب می کنند.‬ ‫دلیل تندی زبان زنان در مغز آنها نهفته است.‬ ‫سازمان مغز زن و مرد متفاوت است.‬ ‫نیمه چپ مغز مر بوط به زبان است.‬ ‫این منطقه فرایندهای زبانی را کنترل می کند.‬ ‫با وجود این، زنان از هر دو نیمه مغز خود در هنگام سخن گفتن استفاده می کنند.‬ ‫علاوه بر این، دو نیمه مغز آنها بهتر می توانند اطلاعات را بین خود مبادله کنند.‬ ‫مغز زنان در آماده کردن گفتار فعّال تر است.‬ ‫و زنان در سخن گوئی کاراترند.‬ ‫ولی چگونگی تفاوت بین مغزها هنوز ناشناخته است.‬ ‫بعضی از دانشمندان بر این باورند که دلیل این تفاوت بیولوژیک است .‬ ‫ژن های زن و مرد بر رشد مغز آنها تاثیر می گذارند.‬ ‫جنسیت زن و مرد هم به علّت وجود هورمون هاست.‬ ‫بعضی دیگر معتقدند که که تربیت بر رشد ما تأثیر می گذارد.‬ ‫چون با دختر بچه ها بیشتر صحبت شده و بیشتر برای آنها خوانده شده است.‬ ‫از طرف دیگر، به پسران جوان، اسباب بازی های بیشتری داده می شود.‬ ‫بنابراین این امکان هم وجود دارد که محیط مغز ما را شکل بدهد.‬ ‫از سوی دیگر، تفاوت های خاصی در سراسر جهان وجود دارد.‬ ‫و نحوه تربیت کودکان در فرهنگ های مختلف متفاوت است.‬