کتاب لغت

fa ‫در راه‬   »   zh 途中

‫37 [سی و هفت]‬

‫در راه‬

‫در راه‬

37[三十七]

37 [Sānshíqī]

途中

túzhōng

نحوه مشاهده ترجمه را انتخاب کنید:   
فارسی زبان چینی بازی بیشتر
‫او (مرد) با موتورسیکلت حرکت می‌کند.‬ 他 开 摩托车 去 。 他 开 摩托车 去 。 1
t--hō-g túzhōng
‫او (مرد) با دوچرخه حرکت می‌کند.‬ 他 骑 自行车 去 。 他 骑 自行车 去 。 1
tú----g túzhōng
‫او (مرد) پیاده می‌رود.‬ 他 走着 去 。 他 走着 去 。 1
t---ā----t-ō-h---ù. tā kāi mótuōchē qù.
‫او (مرد) با کشتی حرکت می‌کند.‬ 他 乘船 去 。 他 乘船 去 。 1
t- --i---tu---ē qù. tā kāi mótuōchē qù.
‫او (مرد) با قایق حرکت می‌کند.‬ 他 开小艇 去 。 他 开小艇 去 。 1
t- kāi--ót-ō----q-. tā kāi mótuōchē qù.
‫او (مرد) شنا می‌کند.‬ 他 游泳 。 他 游泳 。 1
T- qí-zì---gch---ù. Tā qí zìxíngchē qù.
‫اینجا جای خطرناکی است؟‬ 这里 危险 吗 ? 这里 危险 吗 ? 1
T---- zì---g-hē qù. Tā qí zìxíngchē qù.
‫آیا تنهایی قدم زدن خطرناک است؟‬ 独自 搭便车 危险 吗 ? 独自 搭便车 危险 吗 ? 1
Tā-q---ìx--gch---ù. Tā qí zìxíngchē qù.
‫آیا پیاده روی در شب خطرناک است؟‬ 晚上 出去 散步 危险 吗 ? 晚上 出去 散步 危险 吗 ? 1
Tā-zǒu--e-q-. Tā zǒuzhe qù.
‫ما راه را (با ماشین) اشتباه رفته ایم.‬ 我们 开车 开错 了 路 。 我们 开车 开错 了 路 。 1
T----u--e qù. Tā zǒuzhe qù.
‫ما در مسیر اشتباه هستیم.‬ 我们 走错 路 了 。 我们 走错 路 了 。 1
T---ǒu--e--ù. Tā zǒuzhe qù.
ما باید برگردیم.‬ 我们 必须 调头 。 我们 必须 调头 。 1
Tā --------uá--q-. Tā chéng chuán qù.
‫اینجا کجا می‌شود پارک کرد؟‬ 这里 哪里 可以 停车 ? 这里 哪里 可以 停车 ? 1
T- ch--- -h-á- -ù. Tā chéng chuán qù.
‫آیا ‫اینجا پارکینگ هست؟‬ 这有 停车场 吗 ? 这有 停车场 吗 ? 1
T---h------u-- -ù. Tā chéng chuán qù.
‫چقدر می‌شود اینجا پارک کرد؟‬ 这里 能 停多长时间的 车 ? 这里 能 停多长时间的 车 ? 1
Tā --i---ǎ- tǐng q-. Tā kāi xiǎo tǐng qù.
‫شما اسکی می‌کنید؟‬ 您 滑雪 吗 ? 您 滑雪 吗 ? 1
Tā---- x-ǎo--ǐ-- -ù. Tā kāi xiǎo tǐng qù.
‫با تله سیژ (بالابر اسکی) بالا می‌روید؟‬ 您 乘 滑雪缆车 上去 吗 ? 您 乘 滑雪缆车 上去 吗 ? 1
Tā-kāi --ǎo-tǐng-q-. Tā kāi xiǎo tǐng qù.
‫آیا می‌شود اینجا چوب اسکی کرایه کرد؟‬ 这里 能 租到 滑雪用具 吗 ? 这里 能 租到 滑雪用具 吗 ? 1
Tā --u-ǒ-g. Tā yóuyǒng.

‫خود گویه‬

‫وقتی کسی با خود حرف می زند، برای شنوندگان عجیب است.‬ ‫در حالی که معمولا تقریبا هرکسی با خود حرف می زند.‬ ‫روانشناسان برآورد می کنند که بیش از 95 درصد از بزرگسالان با خود حرف می زنند.‬ ‫کودکان تقریبا همیشه در هنگام بازی با خود حرف می زنند.‬ ‫بنابراین حرف زدن با خود امری کاملا طبیعی است.‬ ‫این یک نوع خاصی از ارتباطات است.‬ ‫و مزایای بسیاری در گاهگاهی حرف زدن با خود وجود دارد!‬ ‫زیرا افکار ما را از طریق حرف زدن سازماندهی می کند.‬ ‫وقتی ما با خود حرف می زنیم، صدای درونی ما بروز می کند.‬ ‫یا شاید بتوان گفت که فکر کردن به صدای بلند است.‬ ‫خصوصا افراد پریشان احوال اغلب با خود حرف می زنند.‬ ‫در این افراد، منطقه خاصی از مغز کمتر فعّال است.‬ ‫در نتیجه، کمتر سازمان یافته است.‬ ‫آنها با حرف زدن با خود به روشمند کردن خود کمک می کنند.‬ ‫خودگویه ها همچنین به ما در تصمیم گیری کمک می کنند.‬ ‫و راه بسیار خوبی برای تنش زدائی است.‬ ‫خودگویه تمرکز حواس را افزایش می دهد و شما را سازنده تر می کند.‬ ‫زیرا صحبت کردن در مورد چیزی با صدای بلند بیشر از فکر کردن به آن طول می کشد.‬ ‫ما وقتی که صحبت می کنیم بیشتر از افکارمان آگاه هستیم.‬ ‫اگر در هنگام آزمون های دشوار با خود حرف بزنیم بهتر آن را انجام می دهیم.‬ ‫آزمایشات مختلف این امر را نشان داده اند.‬ ‫ما همچنین می توانیم با حرف زدن با خود شجاعت خود را تقویت کنیم.‬ ‫بسیاری از ورزشکاران برای ایجاد انگیزه در خود با خود حرف می زنند.‬ ‫متاسفانه، ما معمولا در موقعیت های منفی با خود حرف می زنیم.‬ ‫بنابراین، باید همیشه سعی کنیم که مثبت باشیم.‬ ‫و ما اغلب باید آرزوهای خود را مرور کنیم.‬ ‫و از این راه و از طریق حرف زدن بر اعمال خود به صورت مثبت تاثیر می گذاریم.‬ ‫اما متاسفانه، زمانی این موضوع کارساز است که ما واقع بین باشیم.‬