کتاب لغت

fa ‫دلیل آوردن برای چیزی 2‬   »   zh 解释,说明某件事情2

‫76 [هفتاد و شش]‬

‫دلیل آوردن برای چیزی 2‬

‫دلیل آوردن برای چیزی 2‬

76[七十六]

76 [Qīshíliù]

解释,说明某件事情2

jiěshì, shuōmíng mǒu jiàn shìqíng 2

نحوه مشاهده ترجمه را انتخاب کنید:   
فارسی زبان چینی بازی بیشتر
‫چرا تو نیامدی؟‬ 你 为什么 没有 来 呢 ? 你 为什么 没有 来 呢 ? 1
j-ěshì- -h-ō--ng-m-- ji-- --------2 jiěshì, shuōmíng mǒu jiàn shìqíng 2
‫من مریض بودم.‬ 我 生病 了 。 我 生病 了 。 1
j-ěshì,-sh--m-ng-mǒ- j--n shìqí-- 2 jiěshì, shuōmíng mǒu jiàn shìqíng 2
‫من نیامدم چون مریض بودم.‬ 我 没有 来 , 因为 我 生病 了 。 我 没有 来 , 因为 我 生病 了 。 1
nǐ--èis-ém- -é-yǒ--l-i ne? nǐ wèishéme méiyǒu lái ne?
‫چرا او (زن) نیامد؟‬ 她 为什么 没有 来 呢 ? 她 为什么 没有 来 呢 ? 1
n--wèis-éme m------l-i-ne? nǐ wèishéme méiyǒu lái ne?
‫او (زن) خسته بود.‬ 她 累 了 。 她 累 了 。 1
nǐ -è--h--e ----ǒ- lá- -e? nǐ wèishéme méiyǒu lái ne?
‫او (زن) نیامد چون خسته بود.‬ 她 没有 来 , 因为 她 累 了 。 她 没有 来 , 因为 她 累 了 。 1
W---hē-gb-n-le. Wǒ shēngbìngle.
‫چرا او (مرد) نیامد؟‬ 他 为什么 没有 来 呢 ? 他 为什么 没有 来 呢 ? 1
Wǒ--hē--bìn---. Wǒ shēngbìngle.
‫او (مرد) علاقه نداشت.‬ 他 没有 兴 趣 。 他 没有 兴 趣 。 1
Wǒ s-ēn-b-n---. Wǒ shēngbìngle.
‫او (مرد) نیامد چون علاقه نداشت.‬ 他 没有 来 ,因为 他 没有 兴趣 。 他 没有 来 ,因为 他 没有 兴趣 。 1
W- m--y-- l-i---īnwèi w---hēn---ng-e. Wǒ méiyǒu lái, yīnwèi wǒ shēngbìngle.
‫چرا شما نیامدید؟‬ 你们 为什么 没有 来 呢 ? 你们 为什么 没有 来 呢 ? 1
W--m-iyǒ- l-i,-y---èi ----hē-gb-ng-e. Wǒ méiyǒu lái, yīnwèi wǒ shēngbìngle.
‫خودروی ما خراب است.‬ 我们的 车 坏 了 。 我们的 车 坏 了 。 1
Wǒ ---yǒ- -á-----nwèi-w--s-ē----n-le. Wǒ méiyǒu lái, yīnwèi wǒ shēngbìngle.
‫ما نیامدیم چون خودروی ما خراب است.‬ 我们 没有 来, 因为 我们的 车 坏 了 。 我们 没有 来, 因为 我们的 车 坏 了 。 1
Tā --i-héme -é-yǒu--ái---? Tā wèishéme méiyǒu lái ne?
‫چرا مردم نیامدند؟‬ 为什么 没有 人 来 呢 ? 。 为什么 没有 人 来 呢 ? 。 1
Tā---is-é-- m-iy----á- --? Tā wèishéme méiyǒu lái ne?
‫آنها به قطار نرسیدند.‬ 他们 把 火车 错过 了 。 他们 把 火车 错过 了 。 1
Tā-wè-s--m- m-i-ǒu --i --? Tā wèishéme méiyǒu lái ne?
‫آنها نیامدند چون به قطار نرسیدند.‬ 他们 没有 来 , 因为 他们 把 火车 错过 了 。 他们 没有 来 , 因为 他们 把 火车 错过 了 。 1
Tā lèile. Tā lèile.
‫چرا تو نیامدی؟‬ 你 为什么 没有 来 呢 ? 你 为什么 没有 来 呢 ? 1
T- l--le. Tā lèile.
‫اجازه نداشتم.‬ 我 不 可以的 。 我 不 可以的 。 1
T---èi--. Tā lèile.
‫من نیامدم چون اجازه نداشتم.‬ 我 没 来 ,因为 我 不 可以 来 。 我 没 来 ,因为 我 不 可以 来 。 1
Tā mé-y-u----,--ī-wèi--ā -èi--. Tā méiyǒu lái, yīnwèi tā lèile.

‫زبان های بومی آمریکا‬

‫در آمریکا به زبان های مختلف زیادی صحبت می شود.‬ ‫انگلیسی زبان اصلی آمریکای شمالی است.‬ ‫اسپانیایی و پرتغالی در آمریکای جنوبی رایج است.‬ ‫همه این زبان ها از اروپا به امریکا آمده اند.‬ ‫قبل از استعمار، در اینجا به زبان های دیگری صحبت می شد.‬ ‫این زبان ها به عنوان زبان های بومی آمریکا شناخته شده می شوند.‬ ‫تا به امروز، آنها به طور اساسی کشف نشده اند.‬ ‫تنوع از این زبان ها بسیار زیاد است.‬ ‫تخمین زده می شود که حدود 60 خانواده زبان در آمریکای شمالی وجود دارد.‬ ‫در آمریکای جنوبی حتی می تواند بیشتر از 150 زبان وجود داشته باشد.‬ ‫علاوه بر این، زبان های منزوی زیادی هم وجود دارند.‬ ‫تمام این زبان ها بسیار متفاوت هستند.‬ ‫آنها تنها چند ساختار مشترک دارند.‬ ‫بنابراین، طبقه بندی این زبان ها دشوار است.‬ ‫دلیلی این تفاوت ها در تاریخ آمریکا نهفته است.‬ ‫آمریکا در چند مرحله تحت استعمار قرار گرفت.‬ ‫اولین انسان ها بیشتر از 10،000 سال پیش به آمریکا آمدند.‬ ‫هر جمعیتی زبان خود را به این قاره آورد.‬ ‫زبانهای بومی بیشتر شبیه به زبان های آسیایی هستند.‬ ‫وضعیت زبان های باستانی آمریکا در همه جا یکسان نیست.‬ ‫بسیاری از زبان های بومی آمریکا هنوز در امریکای جنوبی رایج است.‬ ‫میلیون ها نفر به زبان هائی مانند گوارانی یا کچوا صحبت می کنند.‬ ‫بر عکس، بسیاری از زبان ها در آمریکای شمالی تقریبا منقرض شده اند.‬ ‫فرهنگ بومی های آمریکای شمالی مدّت های طولانی تحت فشار بود.‬ ‫در این روند، زبان آنها از دست رفت.‬ ‫اما علاقه به آنها به این در چند دهه گذشته افزایش یافته است.‬ ‫برنامه های بسیاری برای پرورش و حفاظت از این زبانها وجود دارد.‬ ‫بنابراین ، نهایتا آنها می توانند آینده ای برای خود داشته باشند...‬