کتاب لغت

fa ‫بزرگ – کوچک‬   »   zh 大–小

‫68 [شصت و هشت]‬

‫بزرگ – کوچک‬

‫بزرگ – کوچک‬

68[六十八]

68 [Liùshíbā]

大–小

dà – xiǎo

نحوه مشاهده ترجمه را انتخاب کنید:   
فارسی زبان چینی بازی بیشتر
‫بزرگ و کوچک‬ 大和小 大和小 1
d- – xi-o dà – xiǎo
‫فیل بزرگ است.‬ 大象 是 大的 。 大象 是 大的 。 1
d- ---i-o dà – xiǎo
‫موش کوچک است.‬ 老鼠 是 小的 。 老鼠 是 小的 。 1
d-hé xi-o dàhé xiǎo
‫تاریک و روشن‬ 黑暗的 和 明亮的 黑暗的 和 明亮的 1
dàhé-x--o dàhé xiǎo
‫شب تاریک است.‬ 黑夜 是 黑暗的 黑夜 是 黑暗的 1
d-hé----o dàhé xiǎo
‫روز روشن است.‬ 白天 是 明亮的 白天 是 明亮的 1
d--x---g-s-ì ----e. dà xiàng shì dà de.
‫پیر و جوان‬ 年老的 和 年轻的 。 年老的 和 年轻的 。 1
d- -i--g shì -à --. dà xiàng shì dà de.
‫پدربزرگمان خیلی پیر است.‬ 我们的 外祖父/祖父 很老 。 我们的 外祖父/祖父 很老 。 1
dà -iàn- shì -- -e. dà xiàng shì dà de.
‫70 سال پیش ‫او هم جوان بود.‬ 70年前 他 还是 年轻的 。 70年前 他 还是 年轻的 。 1
Lǎ-s---s-ì-xiǎo d-. Lǎoshǔ shì xiǎo de.
‫زیبا و زشت‬ 美丽的 和 丑的 美丽的 和 丑的 1
Lǎosh- -hì-x-ǎ- de. Lǎoshǔ shì xiǎo de.
‫پروانه زیباست.‬ 这只 蝴蝶 是 美丽的 。 这只 蝴蝶 是 美丽的 。 1
L---h--shì -iǎo--e. Lǎoshǔ shì xiǎo de.
‫عنکبوت زشت است.‬ 这只 蜘蛛 是 难看的 。 这只 蜘蛛 是 难看的 。 1
H-i'----- hé --ngl--n--de Hēi'àn de hé míngliàng de
‫چاق و لاغر‬ 胖的和瘦的 胖的和瘦的 1
hē-y- -hì----'-n-de hēiyè shì hēi'àn de
‫یک زن به وزن 100 کیلو، چاق است.‬ 100公斤的 女人 挺胖的 。 100公斤的 女人 挺胖的 。 1
bá--iān-s-- -ín-l--n- de báitiān shì míngliàng de
‫یک مرد به وزن 50 کیلو، لاغر است.‬ 50公斤的 男人 挺瘦的 。 50公斤的 男人 挺瘦的 。 1
b--t--n -hì m-ngl-àng -e báitiān shì míngliàng de
‫گران و ارزان‬ 贵的 和 便宜的 贵的 和 便宜的 1
b--t--- s------gl-à----e báitiān shì míngliàng de
‫اتومبیل گران است.‬ 这辆 轿车 挺贵的 。 这辆 轿车 挺贵的 。 1
n--n-l-o--e------á-q----d-. nián lǎo de hé niánqīng de.
‫روزنامه ارزان است.‬ 这张 报纸 挺便宜的 。 这张 报纸 挺便宜的 。 1
n----l-- de-h--n--n---g-de. nián lǎo de hé niánqīng de.

‫تغییر کد‬

‫هر روز افراد بیشتری به صورت دو زبانه بزرگ می شوند.‬ ‫آنها می توانند به بیش از یک زبان صحبت کنند.‬ ‫بسیاری از این افراد اغلب زبان خود را عوض می کنند.‬ ‫آنها بسته به موقعیت زبانی را که با آن صحبت می کنند را انتخاب می کنند.‬ ‫به عنوان مثال، آنها در محل کار و خانه به زبان های مختلف صحبت می کنند.‬ ‫با انجام این کار، آنها خود را با محیط تطبیق می دهند.‬ ‫امّا امکان تغییر زبان به صورت غیر ارادی هم وجود دارد.‬ ‫نام این پدیده تغییر کد است.‬ ‫در این حالت، در میان صحبت زبان تغییر می کند.‬ ‫دلایل بسیاری برای این تغییر زبان وجود دارد.‬ ‫آنها اغلب کلمه مناسبی را در یک زبان نمی یابند.‬ ‫و آنها می توانند منظور خود را در زبان دیگر بهتر بیان کنند.‬ ‫همچنین ممکن است که گوینده در یک زبان احساس اعتماد به نفس بیشتری داشته باشد.‬ ‫آنها از این زبان برای بیان مسائل خصوصی یا شخصی استفاده می کنند.‬ ‫گاهی اوقات هم یک کلمه خاص در یک زبان وجود ندارد.‬ ‫در این حالت گوینده ناچار به تغییر دادن زبان است.‬ ‫یا در صورتی که سخن آنها درک نشد، زبان خود را تغییر می دهند.‬ ‫در این صورت تغییر کد مانند زبان مخفی کار می کند.‬ ‫پیش از این، زبان مخلوط مورد انتقاد بود.‬ ‫تصوّر می شد که گونیده به هیچ کدام از زبان ها درست صحبت نمی کند.‬ ‫امروز مسئله به صورت دیگری دیده می شود.‬ ‫تغییر کد به عنوان یک شایستگی خاص زبانی شناخته شده است.‬ ‫تغییر کد توّسط گویندگان می تواند جالب باشد.‬ ‫اغلب، آنها تنها، زبانی که به آن صحیت می کنند را تغییر نمی دهند.‬ ‫بلکه دیگر عناصر ارتباطی هم تغییر پیدا می کنند.‬ ‫بسیاری از افراد در یکی دیگر از زبان ها سریع تر، بلندتر و یا با تکیه بیشتر صحبت می کنند.‬ ‫یا این که به طور ناگهانی از حرکات، و حالات چهره بیشتری استفاده می کنند.‬ ‫به این ترتیب، تغییر کد همیشه کمی از تغییر فرهنگ را نیز در بر دارد...‬