لغت
آموزش قیدها – انگلیسی (UK)

already
The house is already sold.
پیشاز این
خانه پیشاز این فروخته شده است.

never
One should never give up.
هرگز
کسی نباید هرگز تسلیم شود.

often
Tornadoes are not often seen.
اغلب
تورنادوها اغلب دیده نمیشوند.

but
The house is small but romantic.
اما
خانه کوچک است اما رمانتیک.

again
They met again.
دوباره
آنها دوباره ملاقات کردند.

really
Can I really believe that?
واقعاً
واقعاً میتوانم به آن اعتماد کنم؟

in
Is he going in or out?
در
آیا او میخواهد وارد شود یا خارج شود؟

too much
He has always worked too much.
خیلی زیاد
او همیشه خیلی زیاد کار کرده است.

almost
I almost hit!
تقریباً
من تقریباً ضربه زدم!

alone
I am enjoying the evening all alone.
تنها
من تنها شب را لذت میبرم.

away
He carries the prey away.
دور
او شکار را دور میبرد.
