لغت
آموزش قیدها – انگلیسی (UK)

too much
He has always worked too much.
خیلی زیاد
او همیشه خیلی زیاد کار کرده است.

there
The goal is there.
آنجا
هدف آنجا است.

out
He would like to get out of prison.
بیرون
او دوست دارد از زندان بیرون بیاید.

only
There is only one man sitting on the bench.
فقط
فقط یک مرد روی نیمکت نشسته است.

away
He carries the prey away.
دور
او شکار را دور میبرد.

at night
The moon shines at night.
شب
ماه در شب میتابد.

down
He flies down into the valley.
پایین
او پایین به دره پرواز میکند.

why
Children want to know why everything is as it is.
چرا
کودکان میخواهند بدانند چرا همه چیز به این شکل است.

ever
Have you ever lost all your money in stocks?
تا به حال
آیا تا به حال تمام پولهایتان را در سهام از دست دادهاید؟

soon
She can go home soon.
به زودی
او میتواند به زودی به خانه برگردد.

long
I had to wait long in the waiting room.
طولانی
من مجبور بودم طولانی در اتاق انتظار بمانم.
