لغت
آموزش قیدها – انگلیسی (US)

again
They met again.
دوباره
آنها دوباره ملاقات کردند.

together
We learn together in a small group.
باهم
ما باهم در یک گروه کوچک میآموزیم.

long
I had to wait long in the waiting room.
طولانی
من مجبور بودم طولانی در اتاق انتظار بمانم.

a little
I want a little more.
کمی
من کمی بیشتر میخواهم.

almost
The tank is almost empty.
تقریباً
مخزن تقریباً خالی است.

never
One should never give up.
هرگز
کسی نباید هرگز تسلیم شود.

really
Can I really believe that?
واقعاً
واقعاً میتوانم به آن اعتماد کنم؟

away
He carries the prey away.
دور
او شکار را دور میبرد.

already
He is already asleep.
پیش از این
او پیش از این خوابیده است.

why
Children want to know why everything is as it is.
چرا
کودکان میخواهند بدانند چرا همه چیز به این شکل است.

already
The house is already sold.
پیشاز این
خانه پیشاز این فروخته شده است.
