لغت
آموزش قیدها – انگلیسی (US)

almost
I almost hit!
تقریباً
من تقریباً ضربه زدم!

almost
It is almost midnight.
تقریباً
تقریباً نیمهشب است.

already
He is already asleep.
پیش از این
او پیش از این خوابیده است.

there
The goal is there.
آنجا
هدف آنجا است.

again
He writes everything again.
دوباره
او همه چیز را دوباره مینویسد.

at home
It is most beautiful at home!
در خانه
زیباترین مکان در خانه است!

there
Go there, then ask again.
آنجا
برو آنجا، سپس دوباره بپرس.

correct
The word is not spelled correctly.
درست
این کلمه به درستی املاء نشده است.

again
They met again.
دوباره
آنها دوباره ملاقات کردند.

in the morning
I have to get up early in the morning.
صبح
من باید صبح زود بیدار شوم.

at least
The hairdresser did not cost much at least.
حداقل
حداقل آرایشگاه خیلی هزینه نکرد.
