لغت
آموزش قیدها – افریکانس

op
Hy klim die berg op.
بالا
او دارد به سمت کوه بالا میرود.

weg
Hy dra die buit weg.
دور
او شکار را دور میبرد.

in
Hulle spring in die water.
به
آنها به آب پریدند.

nêrens
Hierdie spore lei na nêrens.
هیچجا
این ردپاها به هیچجا منتهی نمیشوند.

amper
Die tenk is amper leeg.
تقریباً
مخزن تقریباً خالی است.

af
Hy vlieg af in die vallei.
پایین
او پایین به دره پرواز میکند.

daar
Die doel is daar.
آنجا
هدف آنجا است.

reeds
Die huis is reeds verkoop.
پیشاز این
خانه پیشاز این فروخته شده است.

genoeg
Sy wil slaap en het genoeg van die geraas.
به اندازهکافی
او میخواهد بخوابد و از صدا به اندازهکافی خسته شده است.

hoekom
Kinders wil weet hoekom alles is soos dit is.
چرا
کودکان میخواهند بدانند چرا همه چیز به این شکل است.

huis toe
Die soldaat wil huis toe gaan na sy gesin.
خانه
سرباز میخواهد به خانه خانوادهاش برود.
