لغت
آموزش قیدها – بوسنیایی

sutra
Nitko ne zna što će biti sutra.
فردا
هیچکس نمیداند فردا چه خواهد شد.

svugdje
Plastika je svugdje.
همهجا
پلاستیک همهجا است.

zajedno
Oboje vole igrati zajedno.
باهم
این دو دوست دارند باهم بازی کنند.

često
Trebali bismo se viđati češće!
غالباً
ما باید غالباً یکدیگر را ببینیم!

sam
Uživam u večeri sam.
تنها
من تنها شب را لذت میبرم.

vani
Danas jedemo vani.
بیرون
امروز بیرون غذا میخوریم.

tamo
Cilj je tamo.
آنجا
هدف آنجا است.

opet
On sve piše opet.
دوباره
او همه چیز را دوباره مینویسد.

preko
Želi preći cestu sa skuterom.
از طریق
او میخواهد با اسکوتر خیابان را عبور کند.

noću
Mjesec svijetli noću.
شب
ماه در شب میتابد.

upravo
Ona se upravo probudila.
تازه
او تازه بیدار شده است.
