لغت
آموزش قیدها – انگلیسی (US)

often
We should see each other more often!
غالباً
ما باید غالباً یکدیگر را ببینیم!

a little
I want a little more.
کمی
من کمی بیشتر میخواهم.

left
On the left, you can see a ship.
چپ
در سمت چپ، شما میتوانید یک کشتی ببینید.

everywhere
Plastic is everywhere.
همهجا
پلاستیک همهجا است.

soon
A commercial building will be opened here soon.
به زودی
یک ساختمان تجاری اینجا به زودی افتتاح خواهد شد.

enough
She wants to sleep and has had enough of the noise.
به اندازهکافی
او میخواهد بخوابد و از صدا به اندازهکافی خسته شده است.

also
Her girlfriend is also drunk.
همچنین
دوست دختر او همچنین مست است.

in the morning
I have to get up early in the morning.
صبح
من باید صبح زود بیدار شوم.

first
Safety comes first.
اول
امنیت اولویت دارد.

again
He writes everything again.
دوباره
او همه چیز را دوباره مینویسد.

together
The two like to play together.
باهم
این دو دوست دارند باهم بازی کنند.
