لغت
آموزش قیدها – استونيايی

varsti
Ta saab varsti koju minna.
به زودی
او میتواند به زودی به خانه برگردد.

esiteks
Ohutus tuleb esiteks.
اول
امنیت اولویت دارد.

ümber
Probleemist ei tohiks ümber rääkida.
دور
نباید دور مشکل صحبت کرد.

tihti
Tornaadosid ei nähta tihti.
اغلب
تورنادوها اغلب دیده نمیشوند.

samuti
Ta sõbranna on samuti purjus.
همچنین
دوست دختر او همچنین مست است.

sama
Need inimesed on erinevad, kuid sama optimistlikud!
همان
این افراد متفاوت هستند، اما با همان اندازه خوشبینانهاند!

varsti
Siia avatakse varsti kaubandushoone.
به زودی
یک ساختمان تجاری اینجا به زودی افتتاح خواهد شد.

väga
Laps on väga näljane.
خیلی
کودک خیلی گرسنه است.

õigesti
Sõna pole õigesti kirjutatud.
درست
این کلمه به درستی املاء نشده است.

juba
Maja on juba müüdud.
پیشاز این
خانه پیشاز این فروخته شده است.

alla
Ta lendab orgu alla.
پایین
او پایین به دره پرواز میکند.
