لغت
آموزش قیدها – هلندی
gisteren
Het regende hard gisteren.
دیروز
دیروز باران سنگینی آمد.
half
Het glas is half leeg.
نیمه
لیوان نیمه خالی است.
ook
Haar vriendin is ook dronken.
همچنین
دوست دختر او همچنین مست است.
te veel
Het werk wordt me te veel.
بیش از حد
کار برایم بیش از حد شده است.
iets
Ik zie iets interessants!
چیزی
چیزی جالب میبینم!
al
Hij slaapt al.
پیش از این
او پیش از این خوابیده است.
samen
De twee spelen graag samen.
باهم
این دو دوست دارند باهم بازی کنند.
over
Ze wil de straat oversteken met de scooter.
از طریق
او میخواهد با اسکوتر خیابان را عبور کند.
minstens
De kapper kostte minstens niet veel.
حداقل
حداقل آرایشگاه خیلی هزینه نکرد.
lang
Ik moest lang in de wachtkamer wachten.
طولانی
من مجبور بودم طولانی در اتاق انتظار بمانم.
ook
De hond mag ook aan tafel zitten.
همچنین
سگ هم میتواند کنار میز بنشیند.