لغت
آموزش قیدها – استونيايی

sellel
Ta ronib katusele ja istub sellel.
روی آن
او روی سقف میپرد و روی آن مینشیند.

üles
Ta ronib mäge üles.
بالا
او دارد به سمت کوه بالا میرود.

hommikul
Pean varakult hommikul üles tõusma.
صبح
من باید صبح زود بیدار شوم.

alla
Nad vaatavad mulle alla.
پایین
آنها به من پایین نگاه میکنند.

midagi
Näen midagi huvitavat!
چیزی
چیزی جالب میبینم!

sisse
Nad hüppavad vette sisse.
به
آنها به آب پریدند.

samuti
Ta sõbranna on samuti purjus.
همچنین
دوست دختر او همچنین مست است.

seal
Eesmärk on seal.
آنجا
هدف آنجا است.

samuti
Koer tohib samuti laua ääres istuda.
همچنین
سگ هم میتواند کنار میز بنشیند.

miks
Lapsed tahavad teada, miks kõik nii on.
چرا
کودکان میخواهند بدانند چرا همه چیز به این شکل است.

kuskil
Jänes on kuskil peitunud.
جایی
خرگوش جایی پنهان شده است.
