لغت
آموزش قیدها – انگلیسی (UK)

almost
The tank is almost empty.
تقریباً
مخزن تقریباً خالی است.

everywhere
Plastic is everywhere.
همهجا
پلاستیک همهجا است.

there
Go there, then ask again.
آنجا
برو آنجا، سپس دوباره بپرس.

at home
It is most beautiful at home!
در خانه
زیباترین مکان در خانه است!

for free
Solar energy is for free.
رایگان
انرژی خورشیدی رایگان است.

only
There is only one man sitting on the bench.
فقط
فقط یک مرد روی نیمکت نشسته است.

a little
I want a little more.
کمی
من کمی بیشتر میخواهم.

tomorrow
No one knows what will be tomorrow.
فردا
هیچکس نمیداند فردا چه خواهد شد.

down
They are looking down at me.
پایین
آنها به من پایین نگاه میکنند.

too much
The work is getting too much for me.
بیش از حد
کار برایم بیش از حد شده است.

again
He writes everything again.
دوباره
او همه چیز را دوباره مینویسد.
