لغت
آموزش قیدها – انگلیسی (UK)

down
They are looking down at me.
پایین
آنها به من پایین نگاه میکنند.

tomorrow
No one knows what will be tomorrow.
فردا
هیچکس نمیداند فردا چه خواهد شد.

together
The two like to play together.
باهم
این دو دوست دارند باهم بازی کنند.

almost
I almost hit!
تقریباً
من تقریباً ضربه زدم!

more
Older children receive more pocket money.
بیشتر
کودکان بزرگتر پول جیب بیشتری دریافت میکنند.

in
Is he going in or out?
در
آیا او میخواهد وارد شود یا خارج شود؟

soon
A commercial building will be opened here soon.
به زودی
یک ساختمان تجاری اینجا به زودی افتتاح خواهد شد.

quite
She is quite slim.
کاملاً
او کاملاً لاغر است.

half
The glass is half empty.
نیمه
لیوان نیمه خالی است.

on it
He climbs onto the roof and sits on it.
روی آن
او روی سقف میپرد و روی آن مینشیند.

often
We should see each other more often!
غالباً
ما باید غالباً یکدیگر را ببینیم!
