لغت
آموزش قیدها – لهستانی

znowu
Spotkali się znowu.
دوباره
آنها دوباره ملاقات کردند.

do
Skaczą do wody.
به
آنها به آب پریدند.

jutro
Nikt nie wie, co będzie jutro.
فردا
هیچکس نمیداند فردا چه خواهد شد.

już
Dom jest już sprzedany.
پیشاز این
خانه پیشاز این فروخته شده است.

teraz
Mam go teraz zadzwonić?
حالا
آیا حالا باید به او زنگ بزنم؟

nocą
Księżyc świeci nocą.
شب
ماه در شب میتابد.

kiedykolwiek
Czy kiedykolwiek straciłeś wszystkie pieniądze na akcjach?
تا به حال
آیا تا به حال تمام پولهایتان را در سهام از دست دادهاید؟

tam
Idź tam, potem zapytaj jeszcze raz.
آنجا
برو آنجا، سپس دوباره بپرس.

trochę
Chcę trochę więcej.
کمی
من کمی بیشتر میخواهم.

długo
Musiałem długo czekać w poczekalni.
طولانی
من مجبور بودم طولانی در اتاق انتظار بمانم.

wkrótce
Ona może wkrótce wrócić do domu.
به زودی
او میتواند به زودی به خانه برگردد.
