لغت
آموزش قیدها – انگلیسی (UK)

there
The goal is there.
آنجا
هدف آنجا است.

all day
The mother has to work all day.
تمام روز
مادر باید تمام روز کار کند.

again
He writes everything again.
دوباره
او همه چیز را دوباره مینویسد.

often
We should see each other more often!
غالباً
ما باید غالباً یکدیگر را ببینیم!

already
The house is already sold.
پیشاز این
خانه پیشاز این فروخته شده است.

into
They jump into the water.
به
آنها به آب پریدند.

often
Tornadoes are not often seen.
اغلب
تورنادوها اغلب دیده نمیشوند.

for example
How do you like this color, for example?
به عنوان مثال
به عنوان مثال از این رنگ خوشتان میآید؟

at home
It is most beautiful at home!
در خانه
زیباترین مکان در خانه است!

soon
She can go home soon.
به زودی
او میتواند به زودی به خانه برگردد.

for free
Solar energy is for free.
رایگان
انرژی خورشیدی رایگان است.
