لغت
آموزش قیدها – مجاری

legalább
A fodrász legalább nem került sokba.
حداقل
حداقل آرایشگاه خیلی هزینه نکرد.

nagyon
A gyerek nagyon éhes.
خیلی
کودک خیلی گرسنه است.

ott
A cél ott van.
آنجا
هدف آنجا است.

reggel
Korán kell felkeljek reggel.
صبح
من باید صبح زود بیدار شوم.

is
A kutya is az asztalnál ülhet.
همچنین
سگ هم میتواند کنار میز بنشیند.

újra
Mindent újra ír.
دوباره
او همه چیز را دوباره مینویسد.

rajta
Felmászik a tetőre és rajta ül.
روی آن
او روی سقف میپرد و روی آن مینشیند.

kint
Ma kint eszünk.
بیرون
امروز بیرون غذا میخوریم.

természetesen
A méhek természetesen veszélyesek lehetnek.
البته
البته، زنبورها میتوانند خطرناک باشند.

is
A barátnője is részeg.
همچنین
دوست دختر او همچنین مست است.

haza
A katona haza akar menni a családjához.
خانه
سرباز میخواهد به خانه خانوادهاش برود.
