لغت
آموزش قیدها – لتونيايی

visu dienu
Mātei visu dienu jāstrādā.
تمام روز
مادر باید تمام روز کار کند.

rīt
Neviens nezina, kas būs rīt.
فردا
هیچکس نمیداند فردا چه خواهد شد.

iekšā
Viņi lec iekšā ūdenī.
به
آنها به آب پریدند.

atkal
Viņš visu raksta atkal.
دوباره
او همه چیز را دوباره مینویسد.

kāpēc
Bērni vēlas zināt, kāpēc viss ir tā, kā tas ir.
چرا
کودکان میخواهند بدانند چرا همه چیز به این شکل است.

viens
Es vakaru baudu viens pats.
تنها
من تنها شب را لذت میبرم.

uz tā
Viņš kāpj uz jumta un sēž uz tā.
روی آن
او روی سقف میپرد و روی آن مینشیند.

gandrīz
Ir gandrīz pusnakts.
تقریباً
تقریباً نیمهشب است.

arī
Suns arī drīkst sēdēt pie galda.
همچنین
سگ هم میتواند کنار میز بنشیند.

gandrīz
Bāka ir gandrīz tukša.
تقریباً
مخزن تقریباً خالی است.

lejā
Viņa lec lejā ūdenī.
پایین
او به آب میپرد.
