لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (UK)

imagine
She imagines something new every day.
تصور کردن
او هر روز چیزی جدید تصور میکند.

cut
The hairstylist cuts her hair.
بریدن
موسس موهای او را میبرد.

write
He is writing a letter.
نوشتن
او یک نامه مینویسد.

understand
One cannot understand everything about computers.
فهمیدن
نمیتوان همه چیزها در مورد کامپیوترها را فهمید.

trust
We all trust each other.
اعتماد کردن
ما همه به یکدیگر اعتماد داریم.

talk to
Someone should talk to him; he’s so lonely.
با کسی حرف زدن
کسی باید با او حرف بزند؛ او خیلی تنها است.

read
I can’t read without glasses.
خواندن
من بدون عینک نمیتوانم بخوانم.

ease
A vacation makes life easier.
آسان کردن
تعطیلات زندگی را آسانتر میکند.

smoke
He smokes a pipe.
سیگار کشیدن
او یک پیپ سیگار میکشد.

get to know
Strange dogs want to get to know each other.
شناختن
سگهای غریب میخواهند یکدیگر را بشناسند.

run over
A cyclist was run over by a car.
رانده شدن
یک دوچرخهسوار توسط یک ماشین رانده شد.
