لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (UK)

carry
The donkey carries a heavy load.
حمل کردن
خر از یک بار سنگین حمل میکند.

fight
The fire department fights the fire from the air.
مبارزه کردن
اداره آتشنشانی آتش را از هوا مبارزه میکند.

arrive
Many people arrive by camper van on vacation.
رسیدن
بسیاری از مردم در تعطیلات با ون رسیدهاند.

prefer
Many children prefer candy to healthy things.
ترجیح دادن
بسیاری از کودکان به جای چیزهای سالم، شیرینیجات را ترجیح میدهند.

trust
We all trust each other.
اعتماد کردن
ما همه به یکدیگر اعتماد داریم.

beat
He beat his opponent in tennis.
زدن
او در تنیس حریف خود را زد.

make a mistake
Think carefully so you don’t make a mistake!
اشتباه کردن
با دقت فکر کن تا اشتباه نکنی!

love
She really loves her horse.
دوست داشتن
او واقعاً اسبش را دوست دارد.

prove
He wants to prove a mathematical formula.
اثبات کردن
او میخواهد یک فرمول ریاضی را اثبات کند.

kill
I will kill the fly!
کُشتن
من مگس را خواهم کُشت!

vote
One votes for or against a candidate.
رای دادن
افراد به یک نامزد برای یا علیه او رای میدهند.
