لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (UK)

travel
We like to travel through Europe.
سفر کردن
ما دوست داریم از اروپا سفر کنیم.

demand
My grandchild demands a lot from me.
خواستن
نوعه من از من زیاد میخواهد.

exhibit
Modern art is exhibited here.
نمایش دادن
هنر مدرن اینجا نمایش داده میشود.

drive through
The car drives through a tree.
راندن از میان
اتومبیل از میان یک درخت میگذرد.

lose weight
He has lost a lot of weight.
وزن کاهیدن
او زیاد وزن کاهیده است.

damage
Two cars were damaged in the accident.
آسیب دیدن
در تصادف، دو ماشین آسیب دیدند.

repair
He wanted to repair the cable.
تعمیر کردن
او میخواست کابل را تعمیر کند.

impress
That really impressed us!
تحت تاثیر قرار دادن
این واقعاً ما را تحت تاثیر قرار داد!

stand
She can’t stand the singing.
تحمل کردن
او نمیتواند آواز خوانی را تحمل کند.

avoid
He needs to avoid nuts.
جلوگیری کردن
او باید از خوردن گردو جلوگیری کند.

should
One should drink a lot of water.
باید
باید زیاد آب نوشید.
