لغت
یادگیری افعال – هلندی

verbranden
Je moet geen geld verbranden.
سوزاندن
شما نباید پول را بسوزانید.

repareren
Hij wilde de kabel repareren.
تعمیر کردن
او میخواست کابل را تعمیر کند.

vergeven
Ze kan het hem nooit vergeven!
بخشیدن
او هرگز نمیتواند به او برای این کار ببخشد!

loslaten
Je mag de grip niet loslaten!
ول کردن
شما نباید گریپ را ول کنید!

gebeuren
Hier is een ongeluk gebeurd.
اتفاق افتادن
یک تصادف در اینجا رخ داده است.

doorgaan
Kan de kat door dit gat gaan?
عبور کردن
آیا گربه میتواند از این سوراخ عبور کند؟

bevatten
Vis, kaas en melk bevatten veel eiwitten.
دارا بودن
ماهی، پنیر و شیر زیادی پروتئین دارند.

voorzien
Strandstoelen worden voor de vakantiegangers voorzien.
فراهم کردن
صندلیهای ساحلی برای تعطیلاتگردان فراهم شده است.

annuleren
De vlucht is geannuleerd.
لغو شدن
پرواز لغو شده است.

geld uitgeven
We moeten veel geld uitgeven aan reparaties.
خرج کردن
ما باید پول زیادی برای تعمیرات خرج کنیم.

bereiden
Ze bereiden een heerlijke maaltijd.
آماده کردن
آنها یک وعده غذایی لذیذ آماده میکنند.
