لغت
یادگیری افعال – لهستانی

walczyć
Straż pożarna zwalcza ogień z powietrza.
مبارزه کردن
اداره آتشنشانی آتش را از هوا مبارزه میکند.

dbać
Nasz syn bardzo dba o swój nowy samochód.
مراقبت کردن
پسرمان از ماشین جدیدش خیلی خوب مراقبت میکند.

oceniać
On ocenia wyniki firmy.
ارزیابی کردن
او عملکرد شرکت را ارزیابی میکند.

pokonać
Sportowcy pokonują wodospad.
غلبه کردن
ورزشکاران بر آبشار غلبه کردند.

zmieniać
Światło zmieniło się na zielone.
تغییر کردن
چراغ به سبز تغییر کرد.

ciągnąć
On ciągnie sanki.
کشیدن
او سورتمه را میکشد.

podkreślać
On podkreślił swoje zdanie.
زیر خط کشیدن
او بیانیه خود را زیر خط کشید.

słyszeć
Nie słyszę cię!
شنیدن
من نمیتوانم شما را بشنوم!

nosić
Oni noszą swoje dzieci na plecach.
حمل کردن
آنها فرزندان خود را روی پشتشان حمل میکنند.

szkolić
Pies jest szkolony przez nią.
آموزش دادن
سگ توسط او آموزش داده شده است.

dzwonić
Ona może dzwonić tylko w czasie przerwy na lunch.
زنگ زدن
او فقط در وقت ناهار میتواند زنگ بزند.
