لغت
یادگیری افعال – لهستانی

obracać
Ona obraca mięso.
چرخاندن
او گوشت را چرخاند.

inicjować
Oni inicjują swój rozwód.
شروع کردن
آنها طلاق خود را شروع خواهند کرد.

przybywać
Samolot przybył na czas.
رسیدن
هواپیما به موقع رسیده است.

siedzieć
W pokoju siedzi wiele osób.
نشستن
بسیاری از مردم در اتاق نشستهاند.

wrócić
Ojciec wrócił z wojny.
برگشتن
پدر از جنگ برگشته است.

wyrywać
Chwasty trzeba wyrywać.
بیرون کشیدن
علفهای هرز باید بیرون کشیده شوند.

przynieść
Mój pies przyniósł mi gołębia.
تحویل دادن
سگ من یک کبوتر به من تحویل داد.

płacić
Zapłaciła kartą kredytową.
پرداخت کردن
او با کارت اعتباری پرداخت کرد.

rozwiązywać
On próbuje na próżno rozwiązać problem.
حل کردن
او بیفایده سعی میکند مشکل را حل کند.

wysłać
Ona chce teraz wysłać list.
فرستادن
او میخواهد الان نامه را بفرستد.

odnaleźć drogę
Dobrze odnajduję się w labiryncie.
راه یافتن
من میتوانم خوب در یک هزارتو مسیر بیابم.
