لغت
یادگیری افعال – سوئدی

gå tillbaka
Han kan inte gå tillbaka ensam.
برگشتن
او نمیتواند به تنهایی برگردد.

visa
Jag kan visa ett visum i mitt pass.
نشان دادن
من میتوانم یک ویزا در گذرنامهام نشان دهم.

bjuda in
Vi bjuder in dig till vår nyårsfest.
دعوت کردن
ما شما را به مهمانی شب سال نو دعوت میکنیم.

lyfta
Flygplanet lyfter.
برخاستن
هواپیما در حال برخاستن است.

ringa
Hon kan bara ringa under sin lunchrast.
زنگ زدن
او فقط در وقت ناهار میتواند زنگ بزند.

ha
Vår dotter har födelsedag idag.
داشتن
امروز تولد دختر ما است.

bli upprörd
Hon blir upprörd eftersom han alltid snarkar.
ناراحت شدن
او ناراحت میشود زیرا او همیشه خر خر میکند.

vända
Du måste vända bilen här.
برگشتن
شما باید اینجا ماشین را بپیچانید.

upphetsa
Landskapet upphetsade honom.
هیجان زدن
منظره او را هیجان زده کرد.

få
Han får en bra pension på ålderns höst.
دریافت کردن
او در سنین پیری بازنشستگی خوبی دریافت میکند.

vända
Hon vänder köttet.
چرخاندن
او گوشت را چرخاند.
