لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (US)

want to leave
She wants to leave her hotel.
خواستن ترک کردن
او میخواهد هتل خود را ترک کند.

travel
We like to travel through Europe.
سفر کردن
ما دوست داریم از اروپا سفر کنیم.

end
The route ends here.
پایان یافتن
مسیر اینجا پایان مییابد.

run
She runs every morning on the beach.
دویدن
او هر صبح روی ساحل میدود.

damage
Two cars were damaged in the accident.
آسیب دیدن
در تصادف، دو ماشین آسیب دیدند.

exercise restraint
I can’t spend too much money; I have to exercise restraint.
خودداری کردن
نمیتوانم پول زیادی خرج کنم؛ باید خودداری کنم.

come easy
Surfing comes easily to him.
آسان بودن
سواری بر موج برای او آسان است.

have at disposal
Children only have pocket money at their disposal.
در اختیار داشتن
کودکان فقط پول جیبی را در اختیار دارند.

give away
Should I give my money to a beggar?
دادن
آیا باید پول خود را به گدا بدهم؟

spend the night
We are spending the night in the car.
شب گذراندن
ما شب را در ماشین میگذرانیم.

return
The dog returns the toy.
برگشتن
سگ اسباببازی را برمیگرداند.
