لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (US)

work on
He has to work on all these files.
کار کردن روی
او باید روی تمام این پروندهها کار کند.

generate
We generate electricity with wind and sunlight.
تولید کردن
ما با باد و نور خورشید برق تولید میکنیم.

travel around
I’ve traveled a lot around the world.
سفر کردن در
من در سراسر جهان زیاد سفر کردهام.

see again
They finally see each other again.
دوباره دیدن
آنها سرانجام یکدیگر را دوباره میبینند.

close
You must close the faucet tightly!
بستن
شما باید شیر آب را به شدت ببندید!

drive away
She drives away in her car.
دور کردن
او با اتومبیلش دور میزند.

give birth
She will give birth soon.
زایمان کردن
او به زودی زایمان میکند.

come easy
Surfing comes easily to him.
آسان بودن
سواری بر موج برای او آسان است.

like
She likes chocolate more than vegetables.
دوست داشتن
او شکلات را بیش از سبزیجات دوست دارد.

vote
The voters are voting on their future today.
رای دادن
رایدهندگان امروز راجع به آیندهشان رای میدهند.

turn
You may turn left.
پیچیدن
شما میتوانید به چپ بپیچید.
