لغت
یادگیری افعال – لهستانی
pytać
Mój nauczyciel często mnie pyta.
صدا کردن
معلم من اغلب به من صدا میزند.
czekać
Musimy jeszcze poczekać miesiąc.
انتظار کشیدن
ما هنوز باید یک ماه صبر کنیم.
kończyć
Nasza córka właśnie skończyła uniwersytet.
تمام کردن
دختر ما تازه دانشگاه را تمام کرده است.
ustawić
Musisz ustawić zegar.
تنظیم کردن
شما باید ساعت را تنظیم کنید.
wskoczyć na
Krowa wskoczyła na inną.
پریدن روی
گاو به روی دیگری پریده است.
obejmować
Matka obejmuje małe stopy dziecka.
در آغوش گرفتن
مادر پاهای کوچک نوزاد را در آغوش میگیرد.
pracować nad
On musi pracować nad wszystkimi tymi plikami.
کار کردن روی
او باید روی تمام این پروندهها کار کند.
patrzeć
Mogłem patrzeć na plażę z okna.
نگاه کردن
من میتوانستم از پنجره به ساحل نگاه کنم.
oceniać
On ocenia wyniki firmy.
ارزیابی کردن
او عملکرد شرکت را ارزیابی میکند.
skakać dookoła
Dziecko radośnie skacze dookoła.
پریدن
کودک با شادی دارد میپرد.
przeskoczyć
Sportowiec musi przeskoczyć przeszkodę.
پریدن بر
ورزشکار باید از مانع بپرد.