لغت
یادگیری افعال – لهستانی

zawieźć
Matka zawozi córkę z powrotem do domu.
بازگرداندن
مادر دختر را به خانه باز میگرداند.

słuchać
Lubi słuchać brzucha swojej ciężarnej żony.
گوش دادن
او دوست دارد به شکم همسر حاملهاش گوش دهد.

budzić
Budzik budzi ją o 10:00.
بیدار کردن
ساعت زنگ دار ساعت 10 صبح او را بیدار میکند.

malować
Namalowałem dla ciebie piękny obraz!
نقاشی کردن
من برای تو یک تابلوی زیبا نقاشی کردهام!

wymagać
Mój wnuczek wiele ode mnie wymaga.
خواستن
نوعه من از من زیاد میخواهد.

wysyłać
On wysyła list.
فرستادن
او یک نامه میفرستد.

uciec
Nasz syn chciał uciec z domu.
فرار کردن
پسرم میخواست از خانه فرار کند.

powiedzieć
Opowiedziała mi tajemnicę.
گفتن
او به من یک راز گفت.

usunąć
On usuwa coś z lodówki.
برداشتن
او چیزی از یخچال بر میدارد.

pozwalać
Ojciec nie pozwolił mu używać swojego komputera.
اجازه دادن
پدر به او اجازه استفاده از کامپیوتر خود را نداد.

kończyć
Nasza córka właśnie skończyła uniwersytet.
تمام کردن
دختر ما تازه دانشگاه را تمام کرده است.
