لغت
یادگیری افعال – پرتغالی (BR)
acordar
O despertador a acorda às 10 da manhã.
بیدار کردن
ساعت زنگ دار ساعت 10 صبح او را بیدار میکند.
olhar
Ela olha por um buraco.
نگاه کردن
او از یک سوراخ نگاه میکند.
misturar
Você pode misturar uma salada saudável com legumes.
مخلوط کردن
تو میتوانی یک سالاد سالم با سبزیجات مخلوط کنی.
ignorar
A criança ignora as palavras de sua mãe.
نادیده گرفتن
کودک سخنان مادرش را نادیده میگیرد.
dar lugar
Muitas casas antigas têm que dar lugar às novas.
جای دادن
بسیاری از خانههای قدیمی باید به خانههای جدید جای بدهند.
causar
O álcool pode causar dores de cabeça.
باعث شدن
الکل میتواند باعث سردرد شود.
errar
Ele errou o prego e se machucou.
زخمی کردن
او میخ را از دست داد و خودش را زخمی کرد.
tributar
As empresas são tributadas de várias maneiras.
مالیات زدن
شرکتها به روشهای مختلف مالیات زده میشوند.
entender
Eu finalmente entendi a tarefa!
فهمیدن
من سرانجام وظیفه را فهمیدم!
acontecer
Algo ruim aconteceu.
اتفاق افتادن
چیز بدی اتفاق افتاده است.
testar
O carro está sendo testado na oficina.
آزمایش کردن
ماشین در کارگاه آزمایش میشود.