لغت
یادگیری افعال – پرتغالی (BR)

endossar
Nós endossamos de bom grado sua ideia.
تایید کردن
ما با کمال میل ایده شما را تایید میکنیم.

pertencer
Minha esposa me pertence.
تعلق داشتن
همسر من متعلق به من است.

perder-se
É fácil se perder na floresta.
گم شدن
آسان است در جنگل گم شوید.

subir
Ela está subindo as escadas.
بالا آمدن
او دارد از پلهها بالا میآید.

perder peso
Ele perdeu muito peso.
وزن کاهیدن
او زیاد وزن کاهیده است.

queimar
Há um fogo queimando na lareira.
سوزاندن
یک آتش در شومینه میسوزد.

surpreender
Ela surpreendeu seus pais com um presente.
متعجب کردن
او والدین خود را با یک هدیه متعجب کرد.

cortar
O cabeleireiro corta o cabelo dela.
بریدن
موسس موهای او را میبرد.

levantar
A mãe levanta seu bebê.
بلند کردن
مادر نوزاد خود را بلند میکند.

entrar
O metrô acaba de entrar na estação.
وارد شدن
مترو تازه به ایستگاه وارد شده است.

pisar
Não posso pisar no chão com este pé.
روی ... قدم زدن
من نمیتوانم با این پا روی زمین قدم بزنم.
