لغت
یادگیری افعال – فرانسوی

couper
La coiffeuse lui coupe les cheveux.
بریدن
موسس موهای او را میبرد.

fournir
Des chaises longues sont fournies pour les vacanciers.
فراهم کردن
صندلیهای ساحلی برای تعطیلاتگردان فراهم شده است.

sauver
Les médecins ont pu lui sauver la vie.
نجات دادن
پزشکان موفق شدند زندگی او را نجات دهند.

finir
Comment avons-nous fini dans cette situation?
اتفاق افتادن
چگونه در این وضعیت قرار گرفتیم؟

fonctionner
La moto est cassée; elle ne fonctionne plus.
کار کردن
موتورسیکلت خراب است؛ دیگر کار نمیکند.

éteindre
Elle éteint le réveil.
خاموش کردن
او ساعت زنگدار را خاموش میکند.

louer
Il a loué une voiture.
اجاره گرفتن
او یک ماشین اجاره گرفت.

offrir
Que m’offres-tu pour mon poisson?
پیشنهاد دادن
تو به من برای ماهیام چه پیشنهاد میدهی؟

se fâcher
Elle se fâche parce qu’il ronfle toujours.
ناراحت شدن
او ناراحت میشود زیرا او همیشه خر خر میکند.

contenir
Le poisson, le fromage, et le lait contiennent beaucoup de protéines.
دارا بودن
ماهی، پنیر و شیر زیادی پروتئین دارند.

jeter
Ne jetez rien hors du tiroir !
دور انداختن
چیزی از کشو ندور!
