لغت
یادگیری افعال – فرانسوی

donner un coup de pied
En arts martiaux, vous devez savoir bien donner des coups de pied.
لگد زدن
در هنرهای رزمی، باید بتوانید خوب لگد بزنید.

promouvoir
Nous devons promouvoir des alternatives au trafic automobile.
تبلیغ کردن
ما باید گزینههای جایگزین برای ترافیک خودرو تبلیغ کنیم.

commencer
L’école commence juste pour les enfants.
شروع کردن
مدرسه تازه برای بچهها شروع شده است.

remercier
Je vous en remercie beaucoup!
تشکر کردن
من از شما برای آن خیلی تشکر میکنم!

commenter
Il commente la politique tous les jours.
نظر دادن
او هر روز در مورد سیاست نظر میدهد.

donner
Devrais-je donner mon argent à un mendiant?
دادن
آیا باید پول خود را به گدا بدهم؟

monter
Il monte le colis les escaliers.
بالا آوردن
او بسته را به طرف پلهها میبرد.

détruire
La tornade détruit de nombreuses maisons.
نابود کردن
گردباد بسیاری از خانهها را نابود میکند.

résoudre
Le détective résout l’affaire.
حل کردن
کارآگاه پرونده را حل کرده است.

économiser
La fille économise son argent de poche.
ذخیره کردن
دختر در حال ذخیره کردن پول جیبی خود است.

poursuivre
Le cowboy poursuit les chevaux.
تعقیب کردن
کابوی اسبها را تعقیب میکند.
