لغت
یادگیری افعال – فرانسوی
économiser
Mes enfants ont économisé leur propre argent.
ذخیره کردن
بچههای من پول خودشان را ذخیره کردهاند.
décider
Elle a décidé d’une nouvelle coiffure.
تصمیم گرفتن
او به مدل موی جدیدی تصمیم گرفته است.
monter
Il monte le colis les escaliers.
بالا آوردن
او بسته را به طرف پلهها میبرد.
supporter
Elle peut à peine supporter la douleur!
تحمل کردن
او به سختی میتواند درد را تحمل کند!
rencontrer
Parfois, ils se rencontrent dans l’escalier.
ملاقات کردن
گاهی اوقات آنها در پله ملاقات میکنند.
apparaître
Un gros poisson est soudainement apparu dans l’eau.
ظاهر شدن
ناگهان یک ماهی بزرگ در آب ظاهر شد.
confier
Les propriétaires me confient leurs chiens pour une promenade.
سپردن
صاحبها سگهایشان را برای پیادهروی به من میسپارند.
surpasser
Les baleines surpassent tous les animaux en poids.
سبقت گرفتن
والها از همه حیوانات در وزن سبقت میگیرند.
annuler
Le contrat a été annulé.
لغو شدن
قرارداد لغو شده است.
quitter
Beaucoup d’Anglais voulaient quitter l’UE.
ترک کردن
بسیاری از انگلیسیها میخواستند از اتحادیه اروپا خارج شوند.
décoller
L’avion vient de décoller.
برخاستن
هواپیما تازه برخاسته است.