لغت
یادگیری افعال – اسلونیایی

pustiti brez besed
Presenečenje jo pusti brez besed.
لال کردن
آن مفاجأت او را لال میکند.

omeniti
Kolikokrat moram omeniti ta argument?
مطرح کردن
چند بار باید این استدلال را مطرح کنم؟

opomniti
Računalnik me opomni na moje sestanke.
یادآوری کردن
رایانه به من قرارهایم را یادآوری میکند.

odpustiti
Tega mu nikoli ne more odpustiti!
بخشیدن
او هرگز نمیتواند به او برای این کار ببخشد!

izumreti
Danes je izumrlo veliko živali.
منقرض شدن
بسیاری از حیوانات امروز منقرض شدهاند.

dokazati
Želi dokazati matematično formulo.
اثبات کردن
او میخواهد یک فرمول ریاضی را اثبات کند.

slediti
Piščančki vedno sledijo svoji mami.
دنبال کردن
جوجهها همیشه مادرشان را دنبال میکنند.

izpulliti
Plevel je treba izpulliti.
بیرون کشیدن
علفهای هرز باید بیرون کشیده شوند.

zgoditi se
V sanjah se zgodijo čudne stvari.
اتفاق افتادن
در خواب چیزهای عجیبی اتفاق میافتد.

brcniti
Radi brcnejo, ampak samo v namiznem nogometu.
لگد زدن
آنها دوست دارند لگد بزنند، اما فقط در فوتبال میزی.

preživeti
Morala bo preživeti z malo denarja.
کنار آمدن
او باید با کمی پول کنار بیاید.
