لغت
یادگیری افعال – اسلونیایی

ustaviti
Ženska ustavi avto.
توقف کردن
زن یک ماشین را متوقف میکند.

živeti
Na dopustu smo živeli v šotoru.
زندگی کردن
ما در تعطیلات در یک چادر زندگی کردیم.

skrbeti za
Naš hišnik skrbi za odstranjevanje snega.
مراقبت کردن
سرایدار ما از پاک کردن برف مراقبت میکند.

pogrešati
Zelo te bom pogrešal!
دلتنگ شدن
من خیلی به تو دلتنگ خواهم شد!

raziskovati
Astronavti želijo raziskovati vesolje.
کاوش کردن
فضانوردان میخواهند فضای بیرونی را کاوش کنند.

pustiti stati
Danes morajo mnogi pustiti svoje avtomobile stati.
ایستاده گذاشتن
امروز بسیاری مجبورند ماشینهای خود را ایستاده گذارند.

zanimati se
Naš otrok se zelo zanima za glasbo.
علاقه داشتن
فرزند ما به موسیقی بسیار علاقه دارد.

dotakniti se
Kmet se dotika svojih rastlin.
لمس کردن
کشاورز گیاهان خود را لمس میکند.

moliti
Tiho moli.
دعا کردن
او به آرامی دعا میکند.

preiskati
Vlomilec preiskuje hišo.
جستجو کردن
دزد در خانه جستجو میکند.

rešiti
Zdravniki so mu rešili življenje.
نجات دادن
پزشکان موفق شدند زندگی او را نجات دهند.
