لغت
یادگیری افعال – لهستانی

chodzić
Tędy nie można chodzić.
قدم زدن
نباید از این مسیر قدم زد.

powiedzieć
Opowiada jej tajemnicę.
گفتن
او به او یک راز میگوید.

wyjść
Co wyjdzie z jajka?
بیرون آمدن
چه چیزی از تخم بیرون میآید؟

biec w kierunku
Dziewczynka biegnie w kierunku swojej matki.
به سمت دویدن
دختر به سمت مادرش میدود.

ćwiczyć
Kobieta ćwiczy jogę.
تمرین کردن
زن یوگا تمرین میکند.

zwracać uwagę
Trzeba zwracać uwagę na znaki drogowe.
توجه کردن
باید به علایم جاده توجه کرد.

mieszać
Trzeba wymieszać różne składniki.
مخلوط کردن
چندین مواد خوراکی نیاز دارند تا مخلوط شوند.

pospać
Chcą w końcu pospać przez jedną noc.
خوابیدن
آنها میخواهند بالاخره یک شب به خواب بروند.

śpiewać
Dzieci śpiewają piosenkę.
خواندن
کودکان یک ترانه میخوانند.

otwierać
Festiwal został otwarty fajerwerkami.
باز کردن
جشنواره با آتشبازی آغاز شد.

chcieć wyjść
Dziecko chce wyjść na dwór.
خواستن بیرون رفتن
کودک میخواهد بیرون برود.
