لغت
یادگیری افعال – لهستانی

musieć iść
Pilnie potrzebuję wakacji; muszę iść!
نیاز داشتن
من فوراً به تعطیلات نیاز دارم؛ باید بروم!

dostarczyć
Dostawca pizzy dostarcza pizzę.
تحویل دادن
پیک پیتزا پیتزا را تحویل میدهد.

porównywać
Oni porównują swoje liczby.
مقایسه کردن
آنها ارقام خود را با یکدیگر مقایسه میکنند.

wybaczać
Ona nigdy nie może mu tego wybaczyć!
بخشیدن
او هرگز نمیتواند به او برای این کار ببخشد!

kochać
Ona naprawdę kocha swojego konia.
دوست داشتن
او واقعاً اسبش را دوست دارد.

zbliżać
Kurs językowy zbliża studentów z całego świata.
جمع کردن
دوره زبان دانشجویان را از سراسر دنیا جمع میکند.

przykrywać
Ona przykryła chleb serem.
پوشاندن
او نان را با پنیر پوشانده است.

zacząć biec
Sportowiec zaraz zacznie biec.
دویدن
ورزشکار در حال آمادهشدن برای دویدن است.

obciążać
Praca biurowa bardzo ją obciąża.
بار آوردن
کار دفتری به او زیاد بار میآورد.

odmawiać
Dziecko odmawia jedzenia.
رد کردن
کودک غذای خود را رد میکند.

wyłączyć
Ona wyłącza budzik.
خاموش کردن
او ساعت زنگدار را خاموش میکند.
