لغت
یادگیری افعال – لهستانی

zwisać
Hamak zwisa z sufitu.
آویخته شدن
گهواره از سقف آویخته شده است.

utknąć
Koło utknęło w błocie.
گیر افتادن
چرخ در گل گیر کرد.

otwierać
Czy mógłbyś otworzyć mi tę puszkę?
باز کردن
میتوانی لطفاً این قوطی را برای من باز کنی؟

budzić się
On właśnie się obudził.
بیدار شدن
او تازه بیدار شده است.

biec w kierunku
Dziewczynka biegnie w kierunku swojej matki.
به سمت دویدن
دختر به سمت مادرش میدود.

przewyższać
Wieloryby przewyższają wszystkie zwierzęta pod względem wagi.
سبقت گرفتن
والها از همه حیوانات در وزن سبقت میگیرند.

mieszać
Malarz miesza kolory.
مخلوط کردن
نقاش رنگها را مخلوط میکند.

zmywać
Nie lubię zmywać naczyń.
ظرف شستن
من دوست ندارم ظرفها را بشویم.

dbać
Nasz syn bardzo dba o swój nowy samochód.
مراقبت کردن
پسرمان از ماشین جدیدش خیلی خوب مراقبت میکند.

oceniać
On ocenia wyniki firmy.
ارزیابی کردن
او عملکرد شرکت را ارزیابی میکند.

podnosić
Matka podnosi swoje dziecko.
بلند کردن
مادر نوزاد خود را بلند میکند.
