لغت
یادگیری افعال – ليتوانيايی

jungti
Šis tiltas jungia du rajonus.
وصل کردن
این پل دو محله را به هم وصل میکند.

pirkti
Mes nupirkome daug dovanų.
خریدن
ما بسیار هدیه خریدهایم.

rūšiuoti
Man dar reikia rūšiuoti daug popieriaus.
مرتب کردن
من هنوز باید کاغذهای زیادی را مرتب کنم.

gyventi kartu
Abi planuoja greitu metu gyventi kartu.
با هم زندگی کردن
این دو قرار است به زودی با هم زندگی کنند.

meluoti
Kartais reikia meluoti avarinėje situacijoje.
دروغ گفتن
گاهی اوقات در شرایط اضطراری باید دروغ گفت.

prarasti regėjimą
Žmogus su ženkleliais prarado regėjimą.
نابینا شدن
مردی با نشانها نابینا شده است.

prekiauti
Žmonės prekiauja naudotais baldais.
معامله کردن
مردم با مبلمان استفاده شده معامله میکنند.

palikti
Turistai palieka paplūdimį vidurdienį.
ترک کردن
گردشگران در ظهر ساحل را ترک میکنند.

išnykti
Daug gyvūnų šiandien išnyko.
منقرض شدن
بسیاری از حیوانات امروز منقرض شدهاند.

pakelti
Ji kažką pakelia nuo žemės.
برداشتن
او چیزی را از روی زمین میبرد.

galvoti kitaip
Norint būti sėkmingam, kartais reikia galvoti kitaip.
فکر خارج از جعبه کردن
برای موفقیت، گاهی باید فکر خارج از جعبه کنید.
