لغت
یادگیری افعال – بوسنیایی

prevoziti
Kamion prevozi robu.
حمل کردن
کامیون کالاها را حمل میکند.

pušiti
On puši lulu.
سیگار کشیدن
او یک پیپ سیگار میکشد.

snaći se
Mora se snaći s malo novca.
کنار آمدن
او باید با کمی پول کنار بیاید.

komentirati
Svakodnevno komentira politiku.
نظر دادن
او هر روز در مورد سیاست نظر میدهد.

dozvoliti
Ne treba dozvoliti depresiju.
اجازه دادن
نباید اجازه دهید افسردگی رخ دهد.

upravljati
Tko upravlja novcem u vašoj obitelji?
مدیریت کردن
در خانواده شما کی پول را مدیریت میکند؟

prijaviti se
Svi na brodu prijavljuju se kapetanu.
گزارش دادن به
همه سرنشینان به کاپیتان گزارش میدهند.

čekati
Još moramo čekati mjesec dana.
انتظار کشیدن
ما هنوز باید یک ماه صبر کنیم.

zaboraviti
Sada je zaboravila njegovo ime.
فراموش کردن
او حالا نام او را فراموش کرده است.

tražiti
On traži odštetu.
خواستن
او خسارت میخواهد.

početi
Vojnici počinju.
شروع کردن
سربازها شروع میکنند.
