لغت
یادگیری افعال – پرتغالی (PT)

correr em direção
A menina corre em direção à sua mãe.
به سمت دویدن
دختر به سمت مادرش میدود.

prestar atenção
Deve-se prestar atenção nas placas de tráfego.
توجه کردن
باید به علایم راهنمایی ترافیک توجه کرد.

juntar-se
Os dois estão planejando morar juntos em breve.
با هم زندگی کردن
این دو قرار است به زودی با هم زندگی کنند.

escrever por toda parte
Os artistas escreveram por toda a parede.
نوشتن روی
هنرمندان روی تمام دیوار نوشتهاند.

acontecer
Um acidente aconteceu aqui.
اتفاق افتادن
یک تصادف در اینجا رخ داده است.

deixar
Ela me deixou uma fatia de pizza.
گذاشتن
او برای من یک قاچ نان پیتزا گذاشت.

referir
O professor refere-se ao exemplo no quadro.
اشاره کردن
معلم به مثال روی تخته اشاره میکند.

extinguir-se
Muitos animais se extinguiram hoje.
منقرض شدن
بسیاری از حیوانات امروز منقرض شدهاند.

mentir
Ele mentiu para todos.
دروغ گفتن
او به همه دروغ گفت.

preferir
Muitas crianças preferem doces a coisas saudáveis.
ترجیح دادن
بسیاری از کودکان به جای چیزهای سالم، شیرینیجات را ترجیح میدهند.

verificar
O dentista verifica os dentes.
بررسی کردن
دندانپزشک دندانها را بررسی میکند.
