لغت
یادگیری افعال – پرتغالی (PT)
casar
Menores de idade não são permitidos se casar.
ازدواج کردن
کودکان اجازه ازدواج ندارند.
trabalhar
Ela trabalha melhor que um homem.
کار کردن
او بهتر از مردی کار میکند.
chegar
O avião chegou no horário.
رسیدن
هواپیما به موقع رسیده است.
sobrecarregar
O trabalho de escritório a sobrecarrega muito.
بار آوردن
کار دفتری به او زیاد بار میآورد.
exigir
Meu neto exige muito de mim.
خواستن
نوعه من از من زیاد میخواهد.
jogar
Ele joga a bola na cesta.
پرتاب کردن
او توپ را به سبد پرت میکند.
deixar entrar
Nunca se deve deixar estranhos entrar.
وارد کردن
نباید هرگز به ناشناختهها اجازه ورود دهید.
queimar
Você não deveria queimar dinheiro.
سوزاندن
شما نباید پول را بسوزانید.
agradecer
Ele agradeceu com flores.
تشکر کردن
او با گل از او تشکر کرد.
sair
Por favor, saia na próxima saída.
خروج کردن
لطفاً در خروجی بعدی خارج شوید.
traduzir
Ele pode traduzir entre seis idiomas.
ترجمه کردن
او میتواند بین شش زبان ترجمه کند.