لغت
یادگیری افعال – پرتغالی (BR)

pressionar
Ele pressiona o botão.
فشار دادن
او دکمه را فشار میدهد.

beber
Ela bebe chá.
نوشیدن
او چای مینوشد.

infectar-se
Ela se infectou com um vírus.
عفونت زدن
او به یک ویروس عفونت زده شد.

criar
Ele criou um modelo para a casa.
ساختن
او یک مدل برای خانه ساخته است.

formar
Nós formamos uma boa equipe juntos.
تشکیل دادن
ما با هم یک تیم خوب تشکیل میدهیم.

sentir
Ela sente o bebê em sua barriga.
احساس کردن
او نوزاد در شکم خود را احساس میکند.

demitir
O chefe o demitiu.
اخراج کردن
رئیس او را اخراج کرده است.

deixar parado
Hoje muitos têm que deixar seus carros parados.
ایستاده گذاشتن
امروز بسیاری مجبورند ماشینهای خود را ایستاده گذارند.

acontecer
Coisas estranhas acontecem em sonhos.
اتفاق افتادن
در خواب چیزهای عجیبی اتفاق میافتد.

relatar
Ela relata o escândalo para sua amiga.
گزارش دادن
او اسکندال را به دوستش گزارش داد.

ter vez
Por favor, espere, você terá sua vez em breve!
نوبت گرفتن
لطفاً منتظر بمانید، به زودی نوبت شما میرسد!
