لغت
یادگیری افعال – پرتغالی (BR)
entrar
Ela entra no mar.
وارد شدن
او وارد دریا میشود.
pagar
Ela pagou com cartão de crédito.
پرداخت کردن
او با کارت اعتباری پرداخت کرد.
acompanhar
Posso acompanhar você?
همراه سوار شدن
آیا میتوانم با شما همراه سوار شوم؟
melhorar
Ela quer melhorar sua figura.
بهبود بخشیدن
او میخواهد به فیگور خود بهبود ببخشد.
ouvir
Ela ouve e escuta um som.
گوش دادن
او گوش میدهد و یک صدا میشنود.
concordar
Eles concordaram em fechar o negócio.
توافق کردن
آنها توافق کردند تا قرارداد را امضاء کنند.
perder
Ele perdeu a chance de um gol.
از دست دادن
او فرصت گل زدن را از دست داد.
correr
Ela corre todas as manhãs na praia.
دویدن
او هر صبح روی ساحل میدود.
cancelar
O contrato foi cancelado.
لغو شدن
قرارداد لغو شده است.
limpar
O trabalhador está limpando a janela.
تمیز کردن
کارگر پنجره را تمیز میکند.
contornar
Eles contornam a árvore.
دور زدن
آنها دور درخت میروند.