لغت
یادگیری افعال – پرتغالی (BR)

concordar
Eles concordaram em fechar o negócio.
توافق کردن
آنها توافق کردند تا قرارداد را امضاء کنند.

iniciar
Eles vão iniciar o divórcio.
شروع کردن
آنها طلاق خود را شروع خواهند کرد.

gerenciar
Quem gerencia o dinheiro na sua família?
مدیریت کردن
در خانواده شما کی پول را مدیریت میکند؟

resolver
O detetive resolve o caso.
حل کردن
کارآگاه پرونده را حل کرده است.

lembrar
O computador me lembra dos meus compromissos.
یادآوری کردن
رایانه به من قرارهایم را یادآوری میکند.

entrar
O navio está entrando no porto.
وارد شدن
کشتی در حال ورود به بندر است.

salvar
Os médicos conseguiram salvar sua vida.
نجات دادن
پزشکان موفق شدند زندگی او را نجات دهند.

beijar
Ele beija o bebê.
بوسیدن
او نوزاد را میبوسد.

estacionar
As bicicletas estão estacionadas na frente da casa.
پارک کردن
دوچرخهها در مقابل خانه پارک شدهاند.

reservar
Quero reservar algum dinheiro todo mês para mais tarde.
کنار گذاشتن
من میخواهم هر ماه کمی پول برای بعداً کنار بگذارم.

levantar
A mãe levanta seu bebê.
بلند کردن
مادر نوزاد خود را بلند میکند.
