لغت
یادگیری افعال – پرتغالی (BR)
cortar
O tecido está sendo cortado no tamanho certo.
برش زدن به اندازه
پارچه به اندازه برش زده میشود.
querer sair
A criança quer sair.
خواستن بیرون رفتن
کودک میخواهد بیرون برود.
decifrar
Ele decifra as letras pequenas com uma lupa.
رمزگشایی کردن
او با یک ذرهبین کوچکترین چاپ را رمزگشایی میکند.
ordenar
Ele gosta de ordenar seus selos.
مرتب کردن
او دوست دارد تمبرهای خود را مرتب کند.
soar
A voz dela soa fantástica.
صدا دادن
صدای او فوقالعاده است.
esperar
Muitos esperam por um futuro melhor na Europa.
امیدوار بودن
بسیاری امیدوارند که در اروپا آینده بهتری داشته باشند.
influenciar
Não se deixe influenciar pelos outros!
تاثیر گذاردن
خود را تحت تاثیر دیگران قرار ندهید!
nadar
Ela nada regularmente.
شنا کردن
او به طور منظم شنا میزند.
formar
Nós formamos uma boa equipe juntos.
تشکیل دادن
ما با هم یک تیم خوب تشکیل میدهیم.
iniciar
Eles vão iniciar o divórcio.
شروع کردن
آنها طلاق خود را شروع خواهند کرد.
conter
Peixe, queijo e leite contêm muita proteína.
دارا بودن
ماهی، پنیر و شیر زیادی پروتئین دارند.